رمان دلارای پارت 100

4.7
(3)

 

 

دلارای غمگین لبخند زد

هر چه باشد داراب حضور نداشت
مادرش طعنه نمیزد
پدرش طرف برادر هایش را نمی گرفت
ارسلان تهدید نمی کرد

آن خانه هر چقدر هم کوچک در آن ارامش داشت!

_مهم نیست….
باید از یه جایی شروع کرد دیگه

_نمی خوام سختی بکشی

_سختی نمی کشم

_درس ات چی؟!

_خونه خودمون شروع می کنم!
سال دیگه کنکور میدم

خندید با بغض

_اصلا خودت کمکم می کنی مگه نه؟

آن روزی یادش آمد که هومن برایش مسئله فیزیک حل میکرد و آلپ ارسلان سر رسیده بود…

هومن خندید:

_نوکرتم هستم

دلارای خندید

این مرد برادر ارسلان بود؟
پس چرا هیچ شباهتی نداشتند…

_نوکر نمی خوام آقا!شوهر می‌خوام

اینبار هومن هم بلند خندید:

_خوشبختت می کنم

دلارای لبخند زد

_می دونم

_می دونی چقدر برام ارزش داری نه؟

دلارای دوباره زمزمه کرد:

_میدونم…‌

_ولی نمی دونی امروز با این پیشنهادت چقدر عشقم بهت بیشتر شد

دلارای لبخند زد

از گوشه پیاده رو آرام آرام جلو می رفت

عاشق این مرد نبود
خبری نبود از هیجان،اضطراب و علاقه شدیدی که نسبت به ارسلان داشت

اما لحظاتی که کنار او می گذراند را دوست داشت..‌‌

__

با استرس انتهای کوچه را نگاه کرد اما خبری نبود

عصبانی موبایلش را از جیبش بیرون آورد

دیر کرده بود

باید ۲۰ دقیقه قبل اینجا می بود

برای بار چندم شماره اش را گرفت
اما مثل قبل کسی پاسخگو نبود

زیر لب نالید:

_اگر نمی خواستی بیای چرا از اول سرکارم گذاشتی آخه

جمله‌اش تمام نشده پراید مشکی رنگی در کوچه پیچید وجلوی پایش ایستاد

دلارای چشمانش را تنگ کرد و با دیدن مانیا صندلی عقب سمت پراید سوار شد

_کجا موندی؟یخ زدم

همزمان با گفتن جمله دست هایش را پشت دستان مانیا چسباند

مانیا با چشمان گشاد شده دستش را عقب کشید

_چقدر دستات سرده

دلارای اعتراض کرد:

._انقدر تو خیابون منتظرت ایستادم

_هوا سرد نیست بابا
هنوز اول پاییزیم
این سرما بخاطر استرسه

دلارای بلافاصله بغض کرد
باورش نمیشد

_من دارم چیکار می کنم مانیا؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.7 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240508 142226 973 scaled

دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی 3.4 (5)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع…
IMG 20240425 105233 896 scaled

دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.7 (3)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این…
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3.3 (4)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.3 (6)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 4.6 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

51 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
SARA
SARA
1 سال قبل

پدرش طرف برادر هایش نمیگرفت ؟
چ پر توقعه دیگ چی من ارزو داشتم یه بابای اینجوری داشته باشم خیلی هوام داشته باشه در مقابل گند کاری های دلارای باباش ک خیلی بی عرضه بود😐🤣

محدثه
محدثه
1 سال قبل

اگه روزی دوسه تا پارت بزاری خیلی خوب می شه

الهه
الهه
1 سال قبل

ولی به نظر من🤔دلارای لیاقت هومنو نداره یه دختر که رفته زیر یکی دیگه باکرگیشو از دست داده، اصلا مناسب هومن نیست، یه دختر عاشق و افتاب مهتاب ندیده کاش نصیبش بشه
قبول دارین؟

اسم
اسم
پاسخ به  الهه
1 سال قبل

اولا واسه شعورن متاسفم ارزش یک خانم به باکرگی و آفتاب مهتاب ندیدگیش نیست به اینه که چقدر میتونه هوشمندانه فکر کنه و چقدر میتونه به افکار درستش عمل کنه دوما خیر به هیچ عنوان شخصا قبول ندارم

SARA
SARA
پاسخ به  اسم
1 سال قبل

جالبه اما حرفت تناقض عجیبی داره ! میگی کسی خوبع ک هوشمندانه فکر کنه اگ دلارای هوشمندانه فکر میکرد میرفت زیرخاب بشه ؟

الهه
الهه
پاسخ به  اسم
1 سال قبل

اولا درست صحبت کن دوما همه اونایی که باکرگیشونو به خاطر چند تا عشق و عاشقی مسخره از دست دادن این حرفا رو بهونه میکنن تا خودشونو اروم کنن سوما به قول دوستمون اگه هوشمندانه فکر میکرد زیر خواب یه ادم که روزی ده نفرو می.کنه نمیشد و به عقل نداشته اش رجوع میکرد که این عشق نیست هوسه که دلارای داره چهارما از تو نظر نخواستم

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  الهه
1 سال قبل

میدونید چیه دلارای واقعا پسته که هر دفعه ارسلان پیش میزنم اون هی می‌ره سمتش و هی میگه آدم میشه لیاقت هومن ی آدمیه که برا خودش شخصیت داشته باشه نه آدم به این حقیری

آرام
آرام
1 سال قبل

اقا اصلش اینه ب ارسی جون برسه چون شخصیتا اصلی ارس و دلاراین حالا این بین ی چنتا دختر و پسر ک کشته مرده ارس و دلی ان وجود دارنـــ
د ایق حرص نخورین اخرش بهم میرسنــ
خلاصه اینکه هعی هم رو ارس هم رو هومن کراشمـ

بای😄😄

Sety
Sety
1 سال قبل

یع طور جالبی داستان به اینکه به ارسلان برسه ولی اصلا دوست ندارم دل هومن بشکنه خیلی هم احساس میکنم از اینکه باباش که نمیدونه باباشه کمکش میکنه ناراحت میشه 😭😑
ترو خدا آخرشو یه طوری نکن هومن نابود شه 🙏🏻😵‍💫

Farzaneh
Farzaneh
1 سال قبل

برا اولین بار ی رمان رو ایطور دنبال میکنم
این ینی جذابه
ولی اگر تعداد پارتها یا محتوا بیشتر باشه بهتررررررر

Rom Rom
Rom Rom
1 سال قبل

وااای یعنی چقد رمان خفنی میشه اگ این به هومن برسه
یعنی قشنگ این گندابی ک از اول رمان زدی جبران میشه ها 🙂

آتاناز 🌹
آتاناز 🌹
پاسخ به  Rom Rom
1 سال قبل

ووااققععااا ولی از این نویسنده آبی گرم نمیشه

neda
neda
1 سال قبل

فاطی با این بچه ها چ کردی، بیچاره ها با ترس گوشی رو لمس میکنن 😂
نکن خاهر من ،آهشون یقه تو میگیره…
بچه ها من خاهر این فاطی ام، این از بچگی همینطور بود 😂😂

neda
neda
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

چیه ،مگ دروغ میگم؟
وقتی گم شدی ما مردیمو زنده شدیم…
الانم داری اینارو با پارت گذاری ب مردن میدی 😂

neda
neda
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

پ چی… داری نون در میاری خاهر من،
فقط راهشو بمنم بگو در بیارم.. میخام پول در بیارم برم افغانستان

ارام
ارام
1 سال قبل

این پارتم میگم‌
دلم برا هومن میسووزههه الهییی

مجهول ایکس
مجهول ایکس
1 سال قبل

پارت بعدیش؟ پارت بعدیشو کی مینویسید؟

خاتون
خاتون
1 سال قبل

تموم شد ؟؟
تاثیر گذار بود 😂😂💔🙄

انیسا
انیسا
1 سال قبل

ولی خیلی خوبع ولی نیاید هومن بیچاره وارد این باری کثیف شه 💤

Mina Mohamadi
Mina Mohamadi
پاسخ به  انیسا
1 سال قبل

دلم براش میسوزه

محیا
محیا
1 سال قبل

یه جوری آروم آروم میام پایین که انگار با آروم پایین اومدن متن زیاد میشه😂😐 ارسلان تو با من چه کردی؟!😐😂😂😂

Ayda
Ayda
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

هممون به این مریضی دچاریم😂

محیا
محیا
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

آره😂😂 راه دیگه ای به نظرم نمیرطی من به شما میگم دچار دو قطبیتی شدم بگید نه!😂 البته با خوندن جواب ها مطمئن شدم هچ کس تنها نیست قطبی های خواننده😂😑

P:z
P:z
پاسخ به  محیا
1 سال قبل

منم هر وقت گوشیو لمس میکنم ‌ و میخوام صفحه رو بیارم بالا میگم تهش نباشه یه وقت
همچین با ترس و لرزز😂😂

Mahsa
Mahsa
پاسخ به  محیا
1 سال قبل

وای خدایا واقعیت و گفتی منم ب این درد اسیرم😂😂😂😂

یکی
یکی
پاسخ به  محیا
1 سال قبل

دقت کردید اولین بار مکالمه دونفر تویکی دو پارت تموم شد 😂🤦

Zari
Zari
1 سال قبل

میخواد بره برا بکارتش یه کارایی بکنه عایا🤔

Zari
Zari
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

تا حالا انقدر دق مرگ نشدم برا هیچی…ممنون که همه حس هارو باهات تجربه میکنیم😂

Barsam
Barsam
1 سال قبل

امیدوارم هر چی میشه هومن این وسط قربانی نشه…

شادی❤
شادی❤
1 سال قبل

تو رو هر کی دوس داری نویسنده کاری کن دلی و هومن بهم برسن
بخدا دلم براش میسوزه الهیییییییییییییییی
هییییییی چقد این مرد خوبه
کوفتت بشه دلی از سرتم زیاده
😟🥺

دیجی تلما😜
دیجی تلما😜
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

بره توبه کنه اگر گناه داره
ایششش پسره ی بوققققق بوووووق😑😑😂

نازلی
نازلی
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

چیز دیگه ایم فکر نمیکنم مونده باشه😂😂😂😑😑😑😂😂😂

Zahra
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

گناه داره؟؟وایی چقد از شخصیتش بدم میاد>-<

مجهول ایکس
مجهول ایکس
پاسخ به  شادی❤
1 سال قبل

قشنگی داستان اینه ک برسه ب ارسلان… هومن پسر خوبیه، اما ارسلان با تموم بدیاش ی چیز دیگ اس:)

یکی
یکی
پاسخ به  شادی❤
1 سال قبل

جرس و تو چشمات تصور کردم😂😂😂

Setayesh Siyahsar
Setayesh Siyahsar
1 سال قبل

کم بود خداییش🥲💔
عالی

Setareh
Setareh
1 سال قبل

واییی خدا این تازه میگه من دارم چیکار میکنم
شتتتتت

♡Mahi♡
1 سال قبل

داره جالب میشه😮

دسته‌ها

51
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x