4 دیدگاه

هم دانشگاهی جان پارت ۳۵

5
(1)

.

 

 

یه بوق..دو بوق…سه بوق.. بالاخره جواب داد

فاطی: سلااااااااام دلوین خودم چطور مطوری؟

_ سلام

چرا جواب نمیدادی؟

فاطی: چرا صدات اینطوریه دلوین؟!

_ سوال منو با سوال جواب نده

فاطی: داشتم آشپزی میکردم بخدا

گوشیم تو اتاق رو جزوه هام بود

تو بگو چرا صدات اینطوریه ؟؟؟

_ هیچی نیست سرما خوردم یکم

فاطی: این از یکم گذشته دلوین

_ نه بخدا چیزی نیست

چخبرا؟!

خوش میگذره؟!

نفسم گرفته بود

به زور میتونستم‌ حرف بزنم

اما برای اینکه فاطی مشکوک نشه مجبور بودم سختی بکشم

فاطی: اینجا که خبری نیست

صبح میریم دانشگاه ظهر برمیگردیم

بعضی وقتام ظهر میریم عصر برمیگردیم

_استادای اونجا چطورن؟!

فاطی: چرا بیست سوالی می‌پرسی؟!

استاداش عالین دلوین عاااالی

_ می‌خوام دانشگامو عوض کنم

بیام پیش تو

جیغ و خوشحالی و بهت رو گذاشت همراه هم

فاطی: چیییییی؟؟! چی میگی دلویییین؟!

_ شنیدی که گفتم می‌خوام دانشگامو عوض کنم بیام پیش تو.

یگانه که قهر کرد رفت بیرون

اما چاره ای نبود

باید از این شهر بیرون میرفتم..

فاطی: این خبر خیلی خوبیه دلوین اما تو چقدر برای اونجا تلاش کردی؟!

شب و روز اصلا خوابیدی؟! یادته بخاطر هیچی نخوردن چقدر وزن کم کردی؟

حالا که به اونجا رسیدی اوضاعتم خوبه میخوای ول کنی بیای ور دل من که چی؟!

حوصله ی کلکل هاشو نداشتم

ماسک اکسیژنمو گذاشتم‌ رو دهنم

چند بار نفس عمیق گرفتم

_ من بعدا بهت زنگ میزنم فاطی

خدافظ

فاطی: عههههه دلوییییین؟!

بعد از چند وقت زنگ زدی حالام داری قطع میکنی؟!

_ حالم خوب نیست فاطی خواهش میکنم سوال پیچم نکن

همین حرف بمبی بود به انبار باروت

شروووع کرد…

_محبوبه قطعش کن

خواهشاً

محبوبه که دلش راضی نمیشد اینطوری قطع کنه

خودش رفت که با فاطی حرف بزنه

دیگه نمیدونم بهش بگه بیمارستانم یا نه

 

دلم خوابی عمیق به وسعت دریا میخواست

خوابی که هیچوقت بیدار نشم

خوابی که توش عاشقی نباشه

خوابی که توش غم و ناراحتی جایی نداشته باشه

قبلا هرکی از این حرفا میزد یا دعواش میکردم یا باهاش بحث میکردم

الان خودم به اون نقطه ای رسیدم که می‌گفت زندگی مرگ قشنگیست که جریان دارد

قبلا انقد امید داشتم به زندگی که اصلا این حرفا برام چرت و چرند بود

دلم بامو میخواست

دوباره زیر بارون قدم بزنم

برامم مهم نباشه سرما میخورم یا نه

مثل چند روز پیش

نه از آریا خبر جدیدی داشتم نه از آرتین

محبوبه اومد داخل

_ بهش گفتی خیلی مریضم؟!

محبوبه: اره..گفتم خیلی شوکه و اذیت شد

براش توضیح دادم که این چند روز چی گذشته

گفت فردا میاد تهران

ولی من منصرفش کردم

بیاد اینجا چیکار کنه از درس و زندگیش بیفته

_ خوب کردی

یه چند تا نفس گرفتم

_ از مائده خبر داری؟!

محبوبه: پشیمون شده..پشت در اتاق نشسته

یه پاش دم در اتاق توعه یه پاش اتاق آریا

_ تو که باورم داری محبوبه نه؟!

محبوبه: من حتی اگر تو مقصر هم باشی باورت دارم دلوین

من خودم پشتتم اصلا نگران نباش

_ واقعا ازت معذرت می‌خوام محبوبه

از زندگیت افتادی

محبوبه: دیگه نبینم این حرفا رو بزنی دلوین اصلا خوشم نمیاد عصبیم هم میکنی

گفته باشم

_ حرف حق تلخه…

محبوبه: حرف حق تلخه نه حرفای توی خر

_رامتین کجاس؟!

محبوبه: رامتین رفته خونه یه خورده وسایل جا گذاشته بودم رفته بیاره

فکر کنم الانه ها دیگه برسه

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240508 142226 973 scaled

دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی 3.8 (8)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع…
IMG 20240425 105233 896 scaled

دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.7 (3)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این…
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3.6 (5)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.3 (6)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 4.6 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ناشناس
ناشناس
1 سال قبل

پارت بعدی کو؟؟؟

anisa
anisa
1 سال قبل

مائده مشکوک میزنه

مـــیم
مـــیم
1 سال قبل

دستت طلا جیگر رمانت عااالیه

بهار
بهار
1 سال قبل

داستانت خوبه ولی بیشتر شبیه فیلمنامه س تا داستان.داستانای منم تقریبا اینجوری میشدن ولی اگه میخوای داستان مانند بشه باید یه مقدار ادبی تر بنویسی.با همه اینا داستانت خوبه🥲❤️

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط بهار

دسته‌ها

4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x