10 دیدگاه

هم دانشگاهی جان پارت ۳۶

0
(0)

.

 

 

_ اونم خیلی داره اذیت میشه

همش تقصیر منه که اینطوری شد

محبوبه: مررررگ دلوین

یه بار گفتم بهت نگو

رامتین هرجا من باشم هست

هر جا نباشم هم نیست

پس خواهش میکنم لطفا دیگه اینطوری حرف نزن

احساس غریبی میکنم

از پشت ماسک لبخند عمیقی بهش زدم

چقدر مهربون بود و من میدونستم

چقدر کمک کننده بود..

خدایا شکرت به خاطر وجود محبوبه و بقیه ی بچها تو زندگیم

حالم از خودم به هم میخورد که اونا اینهمه مهربون بودن و من اینکاری کردم

اما اگر هر لحظه برمیگشتم به عقب بازم همونکارو میکردم که اون لحظه کرده بودم

خدایا منو نمی‌بینی؟!

ضجه هامو نمی بینی؟!

گریه هامو نمی‌بینی؟!

سختی هامو نمیبینی؟!

از همون بچگی میبایست سختی بکشم؟!

الآنم باید سختی بکشم؟!

مگه تو دوست داره بنده هات نیستی؟!

چرا الان منو نمی بینی؟!

قهری باهام؟!

چیکار کردم مگه؟!

کاری جز شکر تو انجام دادم؟!

شکستن دل آریا انقد تاوان داره؟!

اگه تاوان به این نمیگن پس به چی میگن؟!

چیکار کنمممممممممم؟؟؟!

قطرات اشک گوشمو نوازش میداد

جاری شدنشون صورتمو تو بغل میگرفت

دیدم تار شده بود و رامتین رو نمی دیدم

از موهای اشفته اش مشخص بود دیشبو نخوابیده امروزم کلشو سر پا بوده

خدایا منو ببخش

همیشه از اینکه دل یکی دیگه رو بشکنم بیزار بودم

ولی وقتی دل من داشت می‌شکست چییییی؟؟؟؟

آریا کجااااا بوددددد؟!

چیکار میکررررررد؟!

با حرص دندونامو رو هم فشار میدادم

دهنم نمی بایست بسته باشی اما بسته بودمش

دلم قدم زدن طولانی با نیکا رو میخواست

حرفای بچگونه اما مزه دارش

مهم تر از همه بغلش

**

اصلا دلم نمی‌خواست برم اتاق آریا

دلم نمیخواست ببینمش حتی

بره…

فقط خداکنه خدا صبری اندازه ی حضرت زینب بهم بده که بتونم آریا رو فراموش کنم

خدایا به امییید تووو

 

( بچها ببخشید گوشیمو گم کرده بودم الان پیداش کردم

تا پیدا کردم اومدم پارتمو گذاشتم))

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240508 142226 973 scaled

دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی 3.8 (8)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع…
IMG 20240425 105233 896 scaled

دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.7 (3)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این…
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3.6 (5)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.3 (6)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 4.6 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

10 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ثنا
ثنا
1 سال قبل

یه خواهش دارم از کسانی که کامنتهای منفی میزارن ببینید یه نویسنده وقتی می نویسه یعنی یه مقصد و منظوری داره تو ذهنش که می خواد برسونه و درست هرکسی حق نظر دادن داره اما خوب نیست وقتی نویسنده ای انقدر پشتکار داره شما بیایین زرتی یه کامنت منفی بدین بهش با تشکر از نویسنده

ثنا
ثنا
پاسخ به  Delvin
1 سال قبل

خدا نکنه خوشگلم واقعا من دوست دارم قلمتون رو 🥰❤️😍

N0face
N0face
پاسخ به  Delvin
1 سال قبل

سلام میخوام داستانم رو تو سایت بذارم امکانش هست راهنماییم کنی؟
ممنون میشم❤️

neda
neda
پاسخ به  N0face
1 سال قبل

سلام عزیزم..
ادمین فعلا قبول نمیکنه…
بازم کامنت رو میخونن دیگ.

بی تام
بی تام
1 سال قبل

خیلی بی مزه و لوسش کردی زود

سپیده
سپیده
1 سال قبل

اشکال نداره گلم
مثل همیشه رمانت عالی

ادا
ادا
1 سال قبل

دستت درد نکنه عزیزم ما الان بیشتر داریم حرص دلارای رو میزنین که هنوز ترسیده به دستمون

دسته‌ها

10
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x