1 دیدگاه

هم دانشگاهی جان پارت ۴

5
(1)

هم دانشگاهی جان

 

یه نگاه گذرایی بهشون انداختم حوصله کل کل نداشتم هیچی نگفتم شیشه های ماشینو کشیدم بالا و قفل کودکم زدم

 

یگانه: چرا اینکار کردی دلوین؟

 

_ شهر غریبه و ما باید سالها اینجا زندگی کنیم نمیشه هر روز هرکی که متلک انداخت باهاشون درگیر بشیم ولشون کن خودشون پشیمون میشن

 

مبینا: اره یگانه دلی راست میگه

 

یگانه: باشه ولی اینطوری فکر میکنن ما ازشون ترسیدیم

 

_ تو طرز فکر خودت مهمه اونا رو ولش

 

مائده: اره درسته!👍 بریم دلی چراغ سبز شد

 

با آرامش پیچیدم خیابون سمت چپ و گاز نگرفتم که فکر کنن ‌ترسیدیم‌ ازشون

 

رفتیم بستنی فروشی و چهارتا بستنی با انواع اسکوب ها سفارش دادیم

 

مائده: دلی‌ میگم خبری از آریا نداری؟( آریا یه شخصی بود که من چندین سال بود بهش علاقه داشتم و اون خبر نداشت و این علاقه و عشق رو قرار بود نگه دارم)

 

_ نه همون موقعشم ‌نداشتم مائده،کاش یادم نمیاوردی اصلا حواسم بهش نبود

من از قبل اینکه کنکور بدیم و دانشگاه قبول بشیم به خودم قول داده بودم فراموشش کنم

 

مبینا: حرفت درسته دلی ولی عشق رو که نمیشه فراموش کرد تا سالها توی ذهنت باقی میمونه و هست حتی اگر ازدواج کنی

 

یگانه: مبینا درست میگه دلی من نمیدونم تو تا چه حد عاشقی ولی می‌دونم دوسش داری ولی اینو می‌دونم که همه برای عشقشون میجنگن مگه تو نمیگی اونم وقتایی بهش نگاه میکردی بهت خیره بوده؟

 

مائده: اره دلی یگانه راست میگه بجنگ براش

 

_ باشه بچها بعدا راجبش صحبت میکنیم الان سریع بخورین‌ باید بریم دانشگاه کلاسمون یه ربع دیگه شروعه

 

بچها بیصدا بستنیشونو ‌خوردن و پاشدیم من رفتم حساب کنم که یگانه نذاشت و خودش رفت حساب کرد

 

منم فرصتو غنیمت شمردم و رفتم ماشینو روشن کردم بچها هم یکی یکی سوار شدن

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.5 (4)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (2)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4.3 (6)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      
IMG ۲۰۲۴۰۴۲۰ ۲۰۲۵۳۵

دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه ) 3.6 (5)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده…
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
:))))
:))))
1 سال قبل

مزخرففففف

دسته‌ها

1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x