9 دیدگاه

هم دانشگاهی جان پارت ۴۴

5
(1)

.

 

 

 

صبح ساعت ۶ با صدای آلارم گوشیم از خواب بیدار شدیم

مبینا هنوز خواب بود

با کلی تکون دادن و جیغ جیغ بالاخره بیدارش کردم

بعدم رفتم وضو گرفتم نمازمو خوندم و از اتاق زدم بیرون

بچها دور میز جمع شده بودن

انقد خسته بودیم هممون که هیچکدوم جون نداشتیم

ساعت سه خوابیده بودیم شیش بیدار شده بودیم

_ سلاام صبح همگی بخیر

محبوبه: سلااااام صبح بخیییر!!

_ عه؟ تو هم بیداری؟ تو دیگه چرا؟

مگه عصر پرواز ندارین؟

محبوبه: چرا عصر پرواز داریم

اما شما همتون خسته بودین سریع خواب رفتین من زودتر بیدار شدم براتون سفره چیدم

_ تو هم که خسته بودی خب

خودمون سفره رو مینداختیم

محبوبه: ما که تعارف نداریم باهم

_ به هر حال قربون دستات

محبوبه هم در جواب حرفم لبخندی زد که منم متقابلاً جوابشو دادم

بعدم رفتم کنار دست مائده نشستم

_ خب خب عروس ما چطوره؟

مائده: خسته..خیلی خسته

_ اخی بچم..نه که از فراغ ارتین اینطوری شدی

همش سه ساعته ندیدیشااا

مائده: عههههه دلوینننن؟ من از اون دخترام؟

_ نه عشقم شوخی میکنم

با کلی خنده صبحانه رو خوردیم و رفتیم که آماده شیم

هوا کم کم دیگه داشت سرد میشد

تهرانم که منطقه سردسیر

لباسامو با یه دست لباس کارمندی و مقنعه مشکی عوض کردم پالتومم گرفتم دستم و کیفمو برداشتم و از در اتاق زدم بیرون

بعد سر منم مبینا آماده شد اومد بیرون

همیشه بچها وقتی این لباسامو میپوشیدن خیلی خوشحال میشدن و میگفتن خیلی بهت میاد

یگانه: واااایییی خانم دکتر مااا چه ناز شدیییی!!

_ من خودم خوشگل هستم آبجی دکتره

یگانه: بر منکرش لعنت

مبینا و مائذه هم از در اتاق زدم بیرون

و حرکت کردیم به سوی دانشگاه راس ساعت هفت و نیم رسیدیم

با ماشین من رفته بودیم.

بچها رو دم در دانشگاه پیاده کردم و رفتم یکمی اونطرف تر ماشینمو پارک کردم و پیاده شدم و همراه بچها وارد محوطه ی دانشگاه شدیم

تا به سالن دانشگاه رسیدیم استاد هم رسید

سر کلاس همه ی حرفایی که استاد می‌گفت رو نت برداری میکردم

همیشه هم بچها ازم جزوه میگرفتن..

یادم رفته بود گوشیمو بزنم رو حالت بیصدا از شانس بد من هم همون لحظه آریا پیام داد مگه این همیشه ساعت ۴ پیام نمیداد؟

یادم باشه بلاکش کنم…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20230127 013604 6622

دانلود رمان شوهر آهو خانم 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :           شوهر آهو خانم نام رمانی اثر علی محمد افغانی است . مضمون اساسی این رمان توصیف وضع اندوه بار زنان ایرانی و نکوهش از آئین چند همسری است. در این رمان مناسبات خانوادگی و ضوابط احساسی و عاطفی مرتبط بدان بازنمایی…
IMG 20230622 120956 438

دانلود رمان بوی گندم pdf از لیلا مرادی 0 (0)

6 دیدگاه
خلاصه رمان: یه کلمه ، یک انتخاب و یک مسیر میتواند گندمی را شکوفا کند یا از ریشه بخشکاند باید دید دختر این داستان شهامت این را دارد که قدم در این راه بگذارد قدم در یک دنیای پر از تناقض که مجبور است باهاش کنار بیاید در صورتی که…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۸۳۷۶۸۲

دانلود رمان ماه صنم از عارفه کشیر 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     داستان دختری به اسم ماه صنم… دختری که درگیر عشق عجیب برادرشِ، ماهان برادر ماه صنم در تلاشِ تا با توران زنی که چندین سال از خودش بزرگ‌تره ازدواج کنه. ماه صنم با این ازدواج به شدت مخالفِ اما بنا به دلایلی تسلیم…
IMG 20210815 000728

دانلود رمان عاصی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:         در انتهای خیابان نشسته ام … چتری از الیاف انتظار بر سر کشیده ام و … در شوق دیدنت … بسیار گریسته ام …
InShot ۲۰۲۳۰۲۲۶ ۱۲۴۶۳۴۱۷۸

دانلود رمان عاشقانه پرواز کن pdf از غزل پولادی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :   گاهی آدم باید “خودش” و هر چیزی که از “خودش” باقی مانده است، از گوشه و کنار زندگی اش، جمع کند و ببرد… یک جای دور حالا باقی مانده ها می خواهند “شکسته ها” باشند یا “له شده ها” یا حتی “خاکستر شده ها” وقتی…
InShot ۲۰۲۳۰۶۰۹ ۱۷۴۵۱۲۱۵۳

دانلود رمان فردا زنده میشوم pdf از نرگس نجمی 0 (0)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:     وارد باغ بزرگ که بشید دختری رو میبینید که با موهای گندمی و چشمهای یشمی روی درخت نشسته ، خورشید دختری از جنس سادگی ، پای حرفهاش بشینید برای شما میگه که پا به زندگی بهمن میذاره . بهمن هم با هزار و یک دلیل…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۳۹۲۱۳۶۸

دانلود رمان لهیب از سحر ورزمن 0 (0)

2 دیدگاه
    خلاصه رمان :     آیکان ، بیزینس من موفق و معروفی که برای پیدا کردن قاتل پدرش ، بعد از ۱۸ سال به ایران باز می گردد.در این راه رازهایی بر ملا میشود و در آتش انتقام آیکان ، فرین ، دختر حاج حافظ بزرگمهر مظلومانه قربانی…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۷۲۹۹۰۲

دانلود رمان من نامادری سیندرلا نیستم از بهاره موسوی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       سمانه زیبا ارام ومظلومم دل در گرو برادر دوستش دکتر علیرضای مغرور می‌دهد ولی علیرضا با همکلاسی اش ازدواج می‌کند تا اینکه همسرش فوت می‌کند و خانواده اش مجبورش می‌کنند تا با سمانه ازدواج کند. حالا سمانه مانده و آقای مغرور که…
download

رمان رویای قاصدک 5 (1)

5 دیدگاه
  دانلود رمان رویای قاصدک خلاصه : عشق آتشین و نابی که منجر به جدایی شد و حالا سرنوشت بعد از دوازده سال دوباره مقابل هم قرارشون میده در حالی که احساسات گذشته هنوز فراموش نشده‌!!!تقابل جذاب و دیدنی دو عشق قدیمی…ایلدا دکترای معماری و استاد دانشگاه موفق و زیبایی…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۲۲۱۱۲۰۷۸۶

دانلود رمان دریچه pdf از هانیه وطن خواه 0 (0)

بدون دیدگاه
خلاصه رمان :       داستان درباره زندگی محياست دختری كه در گذشته همراه با ماهور پسرداييش مرتكب خطايی جبران ناپذير ميشن كه در اين بين ماهور مجازات ميشه با از دست دادن عشقش. حالا بعد از سال ها اين دو ميخوان جدای از نگاه سنگينی كه هميشه گريبان…
اشتراک در
اطلاع از
guest

9 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ناشناس
ناشناس
1 سال قبل

چقدر کم بود

ثنا
ثنا
1 سال قبل

عالی

bahar khanzadeh
bahar khanzadeh
1 سال قبل

ولی زیادی کش دار شد….داره بی مزه میشه
یه ذره از وسطاش بردار

ثنا
ثنا
پاسخ به  bahar khanzadeh
1 سال قبل

اون وقت از کیفت داستان کاسته میشود

sarina
1 سال قبل

سلام نویسنده این داستان واقعیه؟؟

sarina
پاسخ به  Delvin
1 سال قبل

جدی الان پس نویسنده داره یه زندگی واقعی رو مینویسه؟!؟

ادا
ادا
1 سال قبل

دیگه دلوین داره زیاده روی میکنه

دسته‌ها

9
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x