2 دیدگاه

هم دانشگاهی جان پارت ۴۵

3.5
(2)

.

 

 

صدای زنگ پیامکم انقد زیاد بود که استاد از درس دادن دست کشید و خطاب به همه گفت: دوستان عزیز لطفاً وقتی که تشریف میارید سر کلاس گوشی هاتون رو بیصدا کنید یا خاموش

ممنون ومتشکرم

مرتیکه سنش هم اندازه بابای من بود خودشو دوست ما فرض میکرد

بیصدا و آروم رمز گوشیمو زدم و رفتم تو پیام رسان و پیام آریا رو از رو نوتیف ها خوندم

نوشته بود:

*من نمی تونم تورو کم دوست داشته باشم. نمی تونم صبر کنم و بشمارم که کدوممون اول پیام داده، حتی نمیتونم ترفند های مسخره ای که بقیه می گن رو قاطی دوست داشتنت کنم، من نمی تونم بهت فکر نکنم و بی تفاوت باشم، من نمی تونم زیادی ازت ناراحت و دور بمونم. چون تو جزئی از وجودمی و من نمی تونم تورو کم دوست داشته باشم.

ای تو که در سمت چپ سینه‌ ام نشسته ای

بشین که مالکی و اختیار دار*

هه..اگر من در سمت چپ سینه ات بودم‌‌ رو میکردی نامرد‌..

اخرای کلاس دیگه هیچی نمی‌فهمیدم از درسای استاد

باید بعدا جزوه های یکی از بچها رو بگیرم بنویسمشون

مغزم‌دیگه کاملا درگیر پیام آریا شده بود

هی با خودم زیر لب تکرار میکردم

#سمت چپ سینم.

# سمت چپ سینم.

# سمت چپ قلبم.

#سمت چپ سی..

یگانه: هوووی چته دلی؟ چی میگی زیر لب؟!

_ ها؟ کی؟ من؟ هیچی بخدا

یگانه: خر خودتی

سمت چپ سینت

سمت چپ سینت

چی میگی؟

_ هیچی بابا..آریا باز بهم پیام داده بود..

درگیر فکر بودم نفهمیدم صدام بلنده..

یگانه: هوووف..خیلخب پاشو بریم همه رفتن..

_ باشه..بریم

جزوه هامو کیف و کتاب هامو برداشتم و همراه یگانه از در کلاس زدیم بیرون

مائده و مبینا کنار ماشین منتظر اومدن ما بودن

قفل مرکزیو زدم و بچها سوار شدن

خودمم نشستم پشت رل و کیفمو دادم دست یگانه

نشسته بود بغل دست من

ماشینو به حرکت در اوردم..

توی راه چیزی یادم اومد

_ از ارتین خبر نداری مائده؟!

امروز نیومده بود دانشگاه؟

مائده: حواست کجاس دلوین؟ مگه‌ تو ندیدیش؟

کنار من و مبینا بود

چته امروز؟ صبح که خوب بودی!!

_ بگو بخدا؟ واقعا آرتین کنار شما بود و من ندیدمش؟

چی میییگیییی؟

وای چه زشت شد

مائده: اره بخدا کنار ما بود

سوال منو با سوال جواب نده

چته امروز؟

_ هیچی..آریا یه پیام بهم داد سر کلاس

حالمو به هم ریخت

مبینا: مگه پیامش چی بود؟

_ یگانه از تو کیفم گوشیمو در بیار بلند بخونش بچها هم بفهمن

یگانه: باشه

یگانه گوشیمو از تو کیفم در اورد و پیام آریا رو بلند خوند

تموم که شد مبینا گفت:

چقد تو دیوونه ای دلوین..اون اینقد دوست داره و تو ردش کردی؟

صدامو کمی بردم بالا

حالم از این بهم میخورد که بهم میگفتن تو مقصری

_ شما تا حالا اشکای منو دیدین؟

گریه های منو دیدین؟

گذاشتم ببینین؟

ولی جای جای اتاقم اشکای منو دیده

به بغل کشیده

حالمممم از این بهم میخوره که منو مقصر میدونییییین

چرا هیچی به آریا‌ نمیگییین؟

همش من؟

اون چندین و چند سالی که من اشک‌ میریختم و کسی نمیدید کجا رفت؟

نباید تقاصشو پس بده؟

باید راحت میرفتم کنارش میگفتم منم‌ عاشقتم بیا با هم ازدواج کنیم؟

نمیخوامش دیگههه.

حالمممم ازش بهم میخووووورهههه

میفهمیییین؟

میگفتم و اشک میریختم.

از بس به گلوم فشا‌ر آورده بودم داشت میسوخت

خدایا چرا کسی منو درک نمیکنه؟

چرا همش آریا رو میبینن؟

پس از چندین و چند سال پاشده اومده میگه من دوست دارم سمت چپ سینمی؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG ۲۰۲۱۰۸۰۱ ۲۲۲۲۲۸

دانلود رمان مخمصه باران 0 (0)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:     داستان زندگی باران دختری 18 ساله ای را روایت میکند که به دلیل بارداری اش از فردین و برای پاک کردن این بی آبرویی، قصد خودکشی دارد که توسط آیهان نجات پیدا میکند…..
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۹۱۷۶۲۱

دانلود رمان انار از الناز پاکپور 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       خزان عکاس جوانی است در استانه سی و یک سالگی که گذشته سختی رو پشت سر گذاشته دختری که در نوجوانی به دلیل جدایی پدر و مادر ماندن و مراقبت از پدرش که جانباز روحی جنگ بوده رو انتخاب کرده و شاهد…
InShot ۲۰۲۳۰۵۲۶ ۱۰۵۱۳۷۹۰۸

دانلود رمان زندگی سیگاری pdf از مرجان فریدی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان : «جلد اول» «جلد دوم انتقام آبی» دختری از دیار فقر و سادگی که ناخواسته چیزی رو میفهمه که اون و به مرز اسارت و اجبار ها می کشونه. دانسته های اشتباه همراز اون و وارد زندگی دود گرفته و خاکستری پسری می کنه که حتی خدا…
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۲ ۱۴۳۷۵۸۲۶۲

دانلود رمان نذار دنیا رو دیونه کنم pdf از رویا رستمی 5 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     ازدختری بنویسم که تنش زیر رگبار نفرت مردیه که گذشتشو این دختر دزدید.دختریکه کلفت خونه ی مردی شدکه تا دیروز جرات نداشت حتی تندی کنه….روزگار تلخ می چرخه اما هنوز یه چیزایی هست….چیزایی که قراره گرفتار کنه دختریرو که از زور کتک مردی سرد و…
دانلود رمان بوی گندم

دانلود رمان بوی گندم جلد دوم pdf از لیلا مرادی 0 (0)

11 دیدگاه
      رمان: بوی گندم جلد دوم   ژانر: عاشقانه_درام   نویسنده: لیلا مرادی   مقدمه حالا چند ماه از اون روزا میگذره، خوشبختی کوچیک گندم با یه اتفاقاتی تا مرز نابودی میره   تو این جلد هدف نویسنده اینه که به خواننده بفهمونه تو پستی بلندی‌های زندگی نباید…
IMG 20230128 233719 6922 scaled

دانلود رمان کابوس نامشروع ارباب pdf از مسیحه زاد خو 5 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     کابوس ارباب همون خیانت زن اربابه ارباب خیلی عاشقانه زنشو دوس داره و میره خواستگاری.. ولی زنش دوسش نداره و به اجبار خانواده ش بله رو میده و به شوهرش خیانت میکنه … ارباب اینو نمیفهمه تا بعد از شش سال زندگی مشترک، پسربچه‌شون…
Suicide 2

رمان آیدا و مرد مغرور 0 (0)

بدون دیدگاه
دانلود رمان آیدا و مرد مغرور خلاصه: درباره ی دختریه که ۵ساله پدرومادرشوازدست داده پیش عموش زندگی میکنه که زن عموش خیلی بدهستش بخاطراینکه عموش کارخودشوازدست نده بارییس شرکتشون ازدواج میکنه که هیچ علاقه ایی بهم ندارن وپسره به اسرارخوانواده ازدواج کرده وبه عنوان دوست درکنارهم زندگی میکنن.
Screenshot 20220925 090711 scaled

دانلود رمان شوگار 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :         مَــــن “داریوشَم “…خانزاده ای که برای پیدا کردن یه دُختر نقابدار ، وجب به وجب خاک شَهر رو به توبره کشیدم… دختری که نزدیک بود با سُم های اسبم زیرش بگیرم و اون حالا با چشمهای سیاه بی صاحبش ، خواب…
IMG 20230127 013928 0412

دانلود رمان خطاکار 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     درست زمانی که طلا بعداز سالها تلاش و بدست آوردن موفقیتهای مختلف قراره جایگزین رئیس شرکت که( به دلیل پیری تصمیم داره موقعیتش رو به دست جوونترها بسپاره)بشه سرو کله ی رادمان ، نوه ی رئیس و سهامدار بزرگ شرکت پیدا میشه‌. اما…
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ثنا
ثنا
1 سال قبل

یه سوال این چپ سینه ام هستی از همون اهنگ عشقت هنوز چپ سینمه الهام گرفتی ؟!

ثنا
ثنا
1 سال قبل

دلوین الهیی

دسته‌ها

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x