رمان رسپینا پارت 74 - رمان دونی

 

_خونه دقیقا خیابون کناریه ، با ماشین بریم یا مثل همیشه دوست داری راه بری و پیاده؟
از اینکه انقدر راحت این اخلاقم دستش اومده بود خوشم اومد
_پیاده بریم
_هرجور تو دوست داشته باشی شیشه ی عمرم .
سوار آسانسور شدیم ، از لقبایی که بهم میداد خوشم میومد
نگاهم به چهره ام تو آینه افتاد ، یه لبخند ضایع رو لبم بود و رادان زل زده بود بهم
_انقدر زوم نشو روم جناب
رو لبش لبخند نشست ، قبل باز شدن در آسانسور خم شد و پیشونیمو بوسید ، با باز شدن در دستمو گرفت و زدیم بیرون ، تمام اون حس بد و کلافه بودنم از بین رفته بود ، رادان واسه من شده بود مرهم زخمام کلافه بودنام ، خسته بودنام
دستشو انداخت دور شونم و رفتیم سمت خیابون کناری
_من خوشم نمیاد از دوست بودن و اینجور مسائل میخوام جدی پا پیش بزارم تو دوران نامزدی میتونیم همو بشناسیم ، نامزدی برای همینه دیگه، هرچند فکر میکنم تو این چندماه با همون ارتباط کم تا حدودی شناخت داریم ، نظرت چیه ؟
جوابی که واقعا داشتم یه چیز بود و بهش گفتم
_نمیدونم
_چیو نمیدونی ؟
_اینکه تصمیمم چیه ، انکار نمیکنم دوست دارم حتی فراتر از دوست داشتن اما همه چیز علاقه نیست ، احساس نیست
_وقتی همو بشناسیم فکر کنم بتونی تصمیم بگیری
_اون موقع میتونم اما الان نه.
سکوت کرد و بحثشو بست ، عین خیلیای دیگه دوست داشتم یه جوری برای پیشنهاد ازدواج سوپرایزم کنه نه اینکه بخواد سنتی پیش بره ولی خب ترجیح میدادم راجب این موضوعات چیزی نگم
_این ساختمونه
نگاهی کلی به ساختمون انداختم ، پنجره هاش کاملا حفاظ داشت نگاهم چرخید سمت درش دوتا نگهبانی داشت
_یکی برای شبه یکی روز ، اینجور امنیت بیشتر برقراره
سر تکون دادم
_بیا داخلشو بریم ببین
دوتایی رفتیم سمت وروردی
_سلام آقای مهندس ، بفرمایید
_خسته نباشی آقای مهری
_طبقه چند خالیه؟
_چندتا طبقه خالی هست اما طبقه آخر بیای بهتره که نزدیک واحد خودم باشی
_قرار نیس بخاطر من محل زندگیتو تغییر بدیا ، آمارتو دارم اکثر مواقع خونه پدرتی و کم پیش میاد بیای اینجا
_تو اینجا باشی و من نیام؟ بنظرت میتونم؟
_باید بتونی ، شرط قبول کردن این واحد هم همینه
_حالا بعدا حرف میزنیم تو بیا
_رادااان
_حالا بیا ببین اول خونه رو میپسندی .
کمی کوتاه اومدم ، بهتر بود اول واحدو ببینم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آبان سرد

    خلاصه رمان :   میان تلخی یک حقیقت دست پا میزدم و فریادرسی نبود. دستی نبود مرا از این برهوت بی نام و نشان نجات دهد. کسی نبود محکم توی صورتم بکوبد و مرا از این کابوس تلخ و شوم بیدار کند! چیزی مثل بختک روی سینه ام افتاده بود و انگار کسی با تمام قدرتش دستهایش را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تبسم تلخ

    خلاصه رمان :       تبسم شش سال بعد از ازدواجش با حسام، متوجه خیانت حسام می شه. همسر جدید حسام بارداره و به زودی حسام قراره پدر بشه، در حالی که پزشکا آب پاکی رو رو دست تبسم ریختن و اون از بچه دار شدن کاملا نا امید شده. تبسم با فهمیدن این موضوع از حسام

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان 365 روز
دانلود رمان 365 روز به صورت pdf کامل از گل اندام شاهکار

    خلاصه رمان 365 روز :   در اوایل سال ۱۳۹۷ گل اندام شاهکار شروع  به نوشتن نامه‌هایی کرد که هیچ وقت به دست صاحبش نرسید. این مجموعه شامل ۲۹ عدد عشق نامه است که در ۳۶۵ روز  نوشته شده است. وی در نامه‌هایش خودش را کنار معشوق‌اش تصور می‌کند. گاهی آنقدر خودش را نزدیک به او احساس می‌کند که می‌تواند خانواده‌ای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آوای جنون pdf از نیلوفر رستمی

  خلاصه رمان :       سرگرد اهورا پناهی، مأموری بسیار سرسخت و حرفه‌ای از رسته‌ی اطلاعات، به طور اتفاقی توسط پسرخاله‌اش درگیر پرونده‌ی قتلی می‌شود. او که در این راه اهداف شخصی و انتقام بیست ساله‌اش را هم دنبال می‌کند، به دنبال تحقیقات در رابطه با پرونده، شخص چهارم را پیدا می‌کند و در مسیر قصاص کردن او،

جهت دانلود کلیک کنید
رمان عشق ممنوعه استاد پارت 19
دانلود رمان بوسه با طعم خون

    خلاصه رمان:     شمیم دختر تنهایی که صیغه ی شهریار میشه …. شهریارِ شیطانی که بعد مرگ، زنده ها رو راحت نمیذاره و آتش کینه ای به پا میکنه که دودش فقط چشمهای شمیم رو می سوزونه …. این وسط عشقی که جوونه می زنه و بوسه های طعمه خونی که اسمش شکنجه س ! تقاص پس

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نقطه سر خط pdf از gandom_m

  خلاصه رمان :       زندگیم را یک هدیه می دانم و هیچ قصدی برای تلف کردنش ندارم هیچگاه نمی دانی آنچه بعدا بر سرت خواهد آمد چیست… ولی کم کم یاد خواهی گرفت که با زندگی همانطور که پیش می آید روبرو شوی. یاد می گیری هر روز، به همان اندازه برایت مهم باشد. و هر وقت

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x