4 دیدگاه

هم دانشگاهی جان پارت ۲۷

5
(1)

.

 

 

 

گردنبندو از دست مائده گرفتم..گردنبند دلوینو برداشتم و گردنبند خودمو جایگزیش کردم

از ماشین پیاده شدیم قفل مرکزی رو زدم و سوییچو دادم دست مائده

مائده: حالا باشه دستت حتما که نمی‌دونیم الان پرواز داره یا نه

یه نگاه بهش انداختم و بالبخند ممنونی گفتم

وارد سالن فرودگاه شدیم

با مائده رفتیم سمت دفتر هواپیمایی

پس از ده دقیقه با تأسف زیادی برگشتیم سمت ماشین

فرودگاه بلیط فقط برای فردا داشت اونم به کرمون

به رفسنجون نداشت

به ناچار برای فردا بلیط گرفتم

_ خب حالا چیکار باید بکنیم؟

مائده: کاری نباید بکنیم،الان میریم یه هتل دنج تا فردا

_ من دیگه مزاحمت نمیشم مائده..همینکه تا اینجا همرام اومدی ازت خیلی ممنونم

من دیگه خودم میرم قربون دستت

مائده: یه بار دیگه با من از این تعارفا کنی کیفمو پرت میکنم تو صورتت

ما مگه با هم این حرفا رو داریم؟

_ باشه بابا…باشه من تسلیم

بعدم سوییچو پرت کردم سمتش

گرفتش ولی دوباره پرت کرد سمتم

مائده: بخدا حال رانندگی ندارم

شلیک خندم رفت هوا یه جور ملتمسی بهم نگاه میکرد

_ باشه بابا خودم هستم بشین

بعدم قفل مرکزی ماشینو زدم و سوار شدیم ماشینو از پارک در آوردیم و زدیم به دل جاده

گوشی مائده داشت زنگ میخورد نه یه بار چندین بار

_ چرا جواب نمیدی خب؟؟

مائده: مزاحمه..ولش کن

_ اگه مزاحم بود صدات نمیلرزید جواب بده اگه مزاحم بود بده من دهنشو سرویس کنم

یه جوری بهم نگاه میکرد که بگم نه ولش کن

اما میدونستم کسی پشت گوشیه که خیلی براش اهمیت داره

بالاخره تسلیم شد و گوشی رو جواب داد

زد رو اسپیکر

…: الو مائده؟؟؟

چرا جواب نمیدی؟؟؟!

نمیگی نگران بشم؟؟

نمیگی دلم هزار راه بره؟؟

مائده: به درک که نگران بشی

برام مهم نیست اصلا

هر غلطی که میخوای بکنی بکن

دیگه هم به من زنگ نزن

بعدم گوشیشو قطع کرد

صبر کردم تا یکم آروم تر بشه بعد به حرف بگیرمش

همیشه آدم صبوری بودم تو اینجور مسائل و سریع تصمیم نمیگرفتم

یکم آروم تر که شد پرسیدم: _ کی بود مائده؟؟

چرا انقد بهش بد و بیراه گفتی؟

مگه چیکار کرده بود؟

چند تا نفس عمیق کشید تا با خودش یکمی کنار بیاد

بعد از چند لحظه گفت:

_ خواستگارم بود

همین باعث حال بد دلوین شده بود

باعث شده بود که دلوین با من قهر کنه

_ چیکار کرده بود مگه؟

مائده: میشه نگم؟

_ باشه هرطور راحتی ولی اگه این باعث شده حال دلوین اونهمه بد بشه ادرسشو بده تا برم با خاک یکسانش کنم

مائده: کل ماجرا تقصیر این نبود شاید چهل درصد

_ هر چند درصد که هست بگو کدوم گوریه؟؟

مائده: آروم باش آریا داری با عجله تصمیم میگیری یکم نفس عمیق بگیر

راست میگفت داشتم یه تنه به قاضی میرفتم

_ من ارومم اما اگه باز مزاحمت شد بگو پدرشو در بیارم

حالا بگو کدوم وری برم من که نمیشناسم هتلای اینجا رو

از پول هتل وخرجای داخلش اصلا نگران نبودم

تک فرزند بودم و پدرم یکی از پولدارای رفسنجون بود و به حدی گذاشته بود که دیگه شبا زیرمونو میشد پول به جای تشک پهن کرد

هر آدرسی که مائده می‌گفتو میرفتم

گوشیش داشت زنگ میخورد

دلوین بود

از سیوش فهمیدم

مائده سریع جواب داد

+جانم ابجی؟

_!؟؟….

+چشم میام

چیزی بیرون احتیاج نداری؟

_؟؟؟؟!…

+ پس فعلا خداحافظ

کنجکاو بودم بدونم چی گفت اما نپرسیدم

رسیدیم به در هتل

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۳۱۶ ۰۰۳۳۰۵۷۱۳

دانلود رمان ماهی زلال پرست pdf از آزیتا خیری 3 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     جناب آقای سید یاسین میرمعزی، فرزند رضا ” پس از جلسات متعدد بازپرسی، استماع دفاعیات جنابعالی، بررسی اسناد و ادلهی موجود در پرونده، و پس از صدور کیفرخواست دادستان دادگاه ویژۀ روحانیت و همچنین بعد از تایید صحت شهادت شاهدان و همه پرسی اعضای…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۰۲۹۰۳۹

دانلود رمان قلب سوخته pdf از مریم پیروند 1 (1)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان :     کاوه پسر سرد و مغروری که توی حادثه‌ی آتیش سوزی، دختر عموش رو که چهارده‌سال از خودش کوچیکتره نجات میده، اما پوست بدنش توی اون حادثه می‌سوزه و همه معتقدن قلبش هم توی آتیش سوخته و به عاشقانه‌های صدفی که اونو از بچگی…
رمان تابو

رمان تابو 0 (0)

4 دیدگاه
دانلود رمان تابو خلاصه : من نه اسم دارم نه خانواده، تنها کسی که دارم، پدرمه. یک پدر که برام همه کار کرده، مهربونه، دلرحمه، دوست داشتنیه، من این پدر رو دوست دارم، اون بهم اسم داد، بهم شخصیت داد، اون بهم حس انتقام داد. من این پدر رو می‌خوام…
InShot ۲۰۲۳۰۲۰۸ ۲۲۴۰۴۴۱۴۷

دانلود رمان دنیا دار مکافات pdf از نرگس عبدی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     روایت یه دلدادگی شیرین از نوع دخترعمو و پسرعمو. راهی پر از فراز و نشیب برای وصال دو عاشق. چشمانم دو دو می‌زند.. این همان وفایِ من است که چنبره زده است دور علی‌ِ من؟ وفایی که از او‌ انتظار وفا داشته‌ام، حالا شده…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۸۰۳۴۲۰۹۶

دانلود رمان اوژن pdf از مهدیه شکری 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       فرحان‌عاصف بعد از تصادفی مشکوک خودخواسته ویلچرنشین می‌شه و روح خودش رو به همراه جسمش به زنجیر می‌کشه. داستان از اونجایی تغییر می‌کنه که وقتی زندگی فرحان به انتقام گره می‌خوره‌ به طور اتفاقی یه دخترسرکش وارد زندگی اون میشه! جلوه‌ی‌ بهار…
IMG 20231016 191105 492 scaled

دانلود رمان بامداد عاشقی pdf از miss_قرجه لو 5 (2)

3 دیدگاه
  رمان بامداد عاشقی ژانر: عاشقانه نام نویسنده:miss_قرجه لو   مقدمه: قهوه‌ها تلخ شد و گره دستهامون باز، اون‌جا که چشمات مثل زمستون برفی یخ زد برام تموم شدی، حالا بیچاره‌وار می‌گردم به دنبال آتیشی که قلب سردمو باز گرم کنه…
IMG 20230123 230123 526

دانلود رمان غرور پیچیده 5 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :             رمو فالکون درست نشدنیه! به عنوان کاپوی کامورا، بی رحمانه به قلمروش حکومت می کنه، قلمرویی که شیکاگو بهش حمله کرد و حالا رمو میخواد انتقام بگیره. عروسی مقدسه و دزدیدن عروس توهین به مقدساته. سرافینا خواهرزاده ی رئیس اوت…
InShot ۲۰۲۳۰۶۰۴ ۱۳۴۱۱۴۶۷۰

دانلود رمان رثا pdf از زهرا ارجمند نیا و دریا دلنواز 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     امیرعباس سلطانی، تولیدکننده ی جوانیست که کارگاه شمع سازی کوچکی را اداره می کند، پسری که از گذشته، نقطه های تاریک و دردناکی را با خود حمل می کند و قسمت هایی از وجودش، درگیر سیاهی غمی بزرگ است. در مقابل او، پروانه حقی، استاد…
InShot ۲۰۲۳۰۲۰۹ ۱۸۳۶۳۴۶۰۶

دانلود رمان ماهلین pdf از رؤیا احمدیان 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   دختری معصوم و تنها در مقابل مردی عیاش… ماهلین(هاله‌ماه، خرمن‌ماه)…   ★فصل اول: ســـرنــوشــتـــ★   پلک‌های پف کرده و درد ناکش را به سختی گشود و اتاق بزرگ را از نظر گذراند‌. اتاق بزرگی که تنها یک میز آرایش قهوه‌ای روشن و یک تخت…
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۸ ۱۷۱۷۲۴۵۸۱

دانلود رمان شهر زیبا pdf از دریا دلنواز 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       به قسمت اعتقاد دارید؟ من نداشتم… هیچوقت نداشتم …ولی شاید قسمت بود که با بزرگترین ترس زندگیم رو به رو بشم…ترس دوباره دیدن کسی که فراموشش کرده بودم …آره من سخت ترین کار دنیا رو انجام داده بودم… کسی رو فراموش کرده بودم که…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بی تام
بی تام
2 سال قبل

قبلا دوتا پارت میذاشتی تو ی روز شمام مثل بقیه شدی

Hassti
Hassti
2 سال قبل

وایییییی خیلی خوب بود

Maede.f
Maede.f
2 سال قبل

خیلی خوب بود ممنونم

دسته‌ها

4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x