رمان رسپینا پارت 110 - رمان دونی

 

الان تو این شرایط به راحیل شک داشتن ، چرا ؟ چه خبط و خطایی از اون دیده بودن ؟
_مامان بس کن ! تک تک اونا فتوشاپه شما میخواین طرف راحیل نباشین من هستم ، به راحتی میشه اثبات کرد عکسا فتوشاپه ، منی دارم میگم که سر در میارم از برنامش و میرم شکایت میکنم از کسی که این عکسارو پخش کرده و فتوشاپ کرده !
دروغ گفتم که سر در میارم از فتوشاپ چون نمیخواستم فعلا بحث رادان رو بکشم وسط
_راحیل کاری نکرده که حقش این باشه ، هرکسی این کارو باهاش کرده باشه تاوان پس میده ، تا آخرشب مشخص میشه کار کی بوده و مطمئن باشین اگه شما شکایت نکنین من شکایت میکنم ، نمیذارم سر هیچ و پوچ نجابت و پاکی خواهرمو ببرن زیر سوال.
ریما که تا الان سکوت کرده بود روشو کرد سمت من و حرفاشو زد
_منم میدونم راحیل پاکه ، اما بهتر نیست تو یه توضیحی بدی ؟ بابت مردی که با خودت آوردیش تو خونمون و انقدر راحت تو این شرایط توی خونه ماعه
_نیازی به توضیح نیست ! بابا خودش در جریان قرار داره و حتی شک ندارم غروب برای مامان هم توضیح داده که حرفی زده نشده بابتش ! درسته بودنش الان تو این شرایط ممکنه درست نباشه ، اما الان بودنش به خیلی چیزا کمک میکنه ، جای این بحثا باید پشت راحیلی باشید که الان حالش بده.
رادمهر با عصبانیت نگاهم میکرد
_حالا که بابا و مامان در جریان هستن ما چرا ندونیم با چه عنوانی کنار توعه ؟!
قبل جواب دادن من صدای بابام بلند شد
_به عنوان همسر آینده رسپینا ، البته اگه با دیدن این مسائل نظرش برنگرده ، دیگه هم دخالت نکنید ، مهمون حبیب خداست ، الانم اون آقا مهمون ماست پس حد خودتونو بدونید .
بابام برگشت سمتم
_شام سفارش دادم ، درسته چیزی از گلومون پایین نمیره اما جلوی آقای شمس زشت میشه ، بگو بیاد داخل.
با حرف بابا سکوت مطلق شد تو خونه و رفتم توی حیاط
_عزیزم من برم هتل ، فردا یه سر میرم تهران و شبش برمیگردم پیشت ، تنهات نمیذارم تو این شرایط
_آخرشب خواستی میری هتل ، بابام گفت بگم بیای داخل ، بخوای نه بیاری هم قانع نمیشه ، مهمونشو هیچوقت موقع شام نفرستاده بره ، بیا داخل.
قبل نه گفتنش بزور فرستادمش داخل و خودم پشت سرش وارد شدم .
(همراهای عزیزم ، از اینکه تا اینجا همراهیم کردین واقعا ممونم ، رمانم تا آخر هفته ی دیگه به پایان میرسه و برای تموم شدنش باید طولانی تر بنویسم که به این علت طولانی نوشتن از فردا فقط ساعت ۱۰ شب پارت داریم اما طولانی تر از سه پارتی که در روز میخوندین 🤍✨)

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان نقطه کور

    خلاصه رمان :         زلال داستان ما بعد ده سال با آتیش کینه برگشته که انتقام بگیره… زلالی که دیگه فقط کدره و انتقامی که باعث شده اون با اختلال روانی سر پا بمونه. هامون… پویان… مهتا… آتیش این کینه با خنکای عشقی غیر منتظره خاموش میشه؟ به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آوانگارد pdf از سرو روحی

  خلاصه رمان :           آوانگارد روایت دختری است که پس از طرد شدن از جانب خانواده، به منزل پدربزرگش نقل مکان میکند ، و در رویارویی با مشکالت، خودش را تنها و بی یاور می بیند، اما با گذشت زمان، استقاللش را می یابد و تالش میکند تا همه چیز را به روال عادی برگرداند

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ملت عشق pdf از الیف شافاک

  خلاصه رمان: عشق نوعی میلاد است. اگر «پس از عشق» همان انسانی باشیم که «پیش از عشق» بودیم، به این معناست که به قدر کافی دوست نداشته‌ایم. اگر کسی را دوست داشته باشی، با معناترین کاری که می‌توانی به خاطر او انجام بدهی، تغییر کردن است! باید چندان تغییر کنی که تو از تو بودن به در آیی.  

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نذار دنیا رو دیونه کنم pdf از رویا رستمی

  خلاصه رمان:     ازدختری بنویسم که تنش زیر رگبار نفرت مردیه که گذشتشو این دختر دزدید.دختریکه کلفت خونه ی مردی شدکه تا دیروز جرات نداشت حتی تندی کنه….روزگار تلخ می چرخه اما هنوز یه چیزایی هست….چیزایی که قراره گرفتار کنه دختریرو که از زور کتک مردی سرد و مغرور لال شد…پایان خوش…قشنگه شخصیتای داستان:پانیذ۱۷ ساله: دختری آروم که

جهت دانلود کلیک کنید
رمان میان عشق و آینه

  دانلود رمان میان عشق و آینه خلاصه : کامیار پسر خشن که با نقشه دختر عمه اش… برای حفظ آبرو مجبور میشه عقدش کنه… ولی به خاطر این کار ازش متنفر میشه و تصمیم میگیره بعد از ازدواج انقدر اذیت و شکنجه اش کنه تا نیاز مجبور به طلاق شه و همون شب اول عروسی… به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تب pdf از پگاه

  خلاصه رمان :         زندگی سه فرد را بیان می کند البرز ، پارسا و صدف .دختر و پسری که در پرورشگاه زندگی کرده و بعدها مسیر زندگی شان به یکدیگر گره ی کور می خورد و پسر دیگری که به دلیل مشکلاتش با آن ها همراه می شود . زندگی ای پر از فراز و

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Mobina
Mobina
2 سال قبل

حیف رمان ب این قشنگی داره تموم میشه 🥹
من از همین الان عزا گرفتم 🥺😂
مرسی از نویسنده عزیزمون واقعاااا بهترین و قشنگ ترین رمانی بود ک تو عمرم خوندن 😍♥
موفق باشی عزیزم 💕💜
منتظر رمان های بعدت هستیم😃

Sogol
Sogol
2 سال قبل

رمان قشنگی بود😍❤
موفق باشی

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط Sogol
wicked girl
wicked girl
2 سال قبل

ایول هانی دمت جیزززز من قلمت رو دوست داشتم(هر کسی از یه رمان خوشش میاد منم از این رمان و این قلم خوشم اومده نظر هر کسی محترمه) بعد از این رمان منتظر بقیه رمان هات هم هستم گلم😍

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط wicked girl
Mobina
Mobina
2 سال قبل
پاسخ به  wicked girl

دقیقااا منم خیلییی از این رمان خوشم میاد خیلی رمان قشنگه

دسته‌ها
4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x