رمان رسپینا پارت 150 - رمان دونی

رمان رسپینا پارت 150

با توقف ماشین دستمو بردم سمت چشم بند

_ نه دست نزن ، صبر کن

دستمو پایین اوردمو منتظر موندم صدای باز و بسته شدن در از سمت خودش اومد و کمی بعد در سمت من باز شد

_ آروم پیاده شو

_ رادان اینکارا چیه آخه

صدای خنده آرومش تو گوشم پیچید

_ یکم صبر داشته باش عزیزم ، یکم دیگه ….

با کمکش پیاده شدم

_ دستمو بگیر ول نکن و بیا .

به حرفی که گفت عمل کردم و محکم دستشو گرفتم

_ سه تا پله جلومونه یواش بیا بالا

_ بازیت گرفته رادان؟

_ بیا دیگه ، غر نزن

با کمکش رفتم بالا ، دستشو محکم گرفته بودم ، میترسیدم بیوفتم .

_ خب بمون

و بعدش صدای باز شدن یه در

_ رادان

صداشو از پشت سرم شنیدم

_ جانم

_ این چه سورپرایزیه آخه

_ یکم دیگه بریم جلو میفهمی

همونطور که گفت یکم دیگه رفتیم جلو

_ خب حاضری ؟

_ هوم

_ 1 ، 2 ، 3

و آروم چشم بند رو باز کرد

با دیدن منظره رو به روم لبخند ناخودآگاهی روی لبم نشست و برگشتم سمتش

_ دیوونه ای؟

_ چیزی که میدونی رو چرا میپرسی یکی یدونم

دوباره برگشتم و به خونه ی مقابلم نگاه کردم

دقیقا چیزی بود که همیشه تصور میکردم

_ از کجا …

_ طرح کلاسا ، جلسه آخر از همه خواسته بودم  طرح خونه مورد علاقشونو بزنه .

دقیقا همون بود ، یه خونه تمام نمای سفید ، آشپزخونه وسط خونه و روبه روی آشپزخونه پذیرایی خونه سمت راست و چپ آشپزخونه یه سالن کوچیک و در که به خروجی میخورد ، قسمت پشتی آشپزخونه پله های مارپیچی سفید چوبی هم سمت بالا هم پایین ، طبق طرح من پایین استخر و باشگاه خونگی بود و طبقه بالا یه پذیرایی کوچیک و چندتا اتاق .

دستاشو گذاشت رو چشمام

_ سورپرایز اصلی تو حیاط اصلی خونه اس ، حاضری ؟

_ اول طبقه بالا رو ببینیم بعد بریم قسمت اصلی

دستشو روی کمرم گذاشت

_ بریم

یه فضا برای پذیرایی آماده بود و اطرافش پنج تا در

_ اتاقا رو نمیشه ببینی چون اونا فعلا آماده نیستن

_ تو کی اینجارو حاضر کردی؟

_ 2 ماه پیش کاراش شروع شد …………. خب بریم سراغ اصل کاری

برگشیم پایین که دوباره دستاشو گذاشت رو چشمام

و مثل قبل هدایتم کرد سمتی که میخواست

_ امیدوارم خوشت بیاد …..

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان تو را با گریه بخشیدم به صورت pdf کامل از سید بهشاد زهرایی

        خلاصه رمان:   داستان دختری به نام نیوشا ک عاشق پدرش است اما یکباره متوجه میشود اسمش از معشوقه قبلی پدرش گرفته شده ، پدری ک هیچوقت نتوانست عشقش را فراموش کند و نیوشا وقتی درک میکند ک خودش دچار عشق ممنوعه‌ای میشود ….     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی

      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم برای همه مون این اتفاق افتاده! گلشنِ قصه ی ما

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گیتاریست شرور به صورت pdf کامل از ماه پنهان و هانیه ثقفی نیا

    خلاصه رمان :   داستان درباره دختری به اسم فرنوشه که شب عروسیش، بی رحمانه مورد تجاوز گیتاریست شیطان پرستی قرار میگیره و خانوادش اونو از خودشون میرونن. درنهایت فرنوش مجبور میشه به عقد اون مرد مرموز دربیاد ولی با آشکار شدن رازهای زیادی به اجبار پا به دنیایی میذاره که به سختی ازش فرار کرده بوده و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دختر بد پسر بدتر

    خلاصه رمان :       نیاز دختری خود ساخته و جوونیه که اگر چه سختی زیادی رو در گذشته مبهمش تجربه کرده.اما هیچ وقت خم‌نشده. در هم‌نشکسته! تنها بد شده و با بدی زندگی می کنه. کل زندگیش بر پایه دروغ ساخته شده و با گول زدن و گناه و هرچه که نادرسته احساس خوبی داره. اما

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی

    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….       به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x