اما محض اطمینان به رادان اس ام اس دادم و گفتم که هتل گرفتم و آدرس هتل رو هم براش فرستادم
آرام رفت سمت چمدونم
_لپتاپتو گذاشتم تو این ، تا آرایشتو بشوری و لباساتو عوض کنی و ناهار سفارش بدی منم یکی از فیلمارو انتخاب میکنم باهم ببینیم
_باشه، فقط کمدی باشه
_حله چشاته
با خنده شوینده پوستیمو برداشتم آرایشمو شستم ، لباسامو با تاپ و شرتک عوض کردم و موهام شل بافتم و رفتم پیش آرام
دوتایی لم دادیم رو تخت دونفره و لپتاپو وسط گذاشتیم ، ناهار هم رسید ، هم ناهار خوردیم هم مشغول فیلم بودیم یه جاهاییش انقدر خودمون مسخره بازی دراورده بودیم از خنده دل درد گرفته بودیم ، با تموم شدن فیلم نفس عمیق کشیدم
_فکم و شکنم درد میکنه از خنده ، وای
آرام وضعش بدتر از من بود ، ساعت ۵ غروب بود و من دلم دوباره خوابیدن میخواست اما اینطور شب خوابم نمیبرد و درنهایت قید خوابیدنو زدم ، اما آرام به قدری خسته بود که خوابش برده بود آروم بلند شدم رفتم سمت گوشیم و به آراد پیام دادم
_سلام خوبی ؟ ببخشید مزاحم میشم ، خواستم ببینم برای بوتیکاتون فروشنده نیاز ندارید ؟ تا آخر شهریور میتونم تمام وقت بیام
گوشیو گذاشتم کنار و تا اون بخواد پیاممو ببینه و جواب بده ، یه برگه برداشتم و نشستم به نوشتن ، اینکه اگه پیشنهاد رادان رو قبول کنم چی خوبه… چی بد .
نمیخواستم از روی احساس پیش برم فعلا عقل موجه تر بود
هرجور نگاه میکردم به سودم بود ، من ترسیده بودم از امیر ، به خصوص که الان بیشتر از من عصبیه و قطعا تلافی میکنه ، به جایی نیاز دارم که امنیت زیادی داشته باشه و قطعا اون ساختمون ایده خوبی بود ، حتی اگه چیزی میشد میتونستم خودمو به رادان برسونم
اما از یه طرف نمیخواستم انقدر دیگه صمیمی باشم که صبح تا شب پیش هم باشیم ، نمیخواستم وصل شم به زندگیش ، چون تا جایی که اطلاع داشتم با خانوادش زندگی میکرد و اگه میرفتم اونجا سعی میکرد بیاد خونه مجردیش و میشدم علت دوریش از خانوادش و این گزینه بد بود ، میتونستم باهاش حرف بزنم همونجا بمونه ، همینکه امنیت داشت کافی بود .
من برای خرید خونه قبلی هم پیش قدم شدم اما با هر بار دیدن یه خونه و نگاه کثیف فروشنده یا بنگاهی منو زجر میداد ، شاید حرفی چیزی نمیگفتن اما تا زمانی که میخواستی با فروشنده قرارداد ببندی نگاهشون عصبی میکرد آدمو زجر میداد و من زود از کوره در میرفتم ، الان که پولم به خرید خونه نمی‌رسید و قرار بود بشه صاحب خونه و من مستاجر ، من باید کلی میگشتم تا شاید صاحب خونه خوب با خونه خوب و امکانات خوب و منطقه خوب و امنیت خوب پیدا میکردم و این همه آپشن پیدا کردنش سخت بود و طولانی و من نمیتونستم پولی که دارم رو خرج هتل و خورد و خوراکم تو هتل کنم .
اینم یه مشکل بزرگ بود

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۰ / ۵. شمارش آرا ۰

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان ماهلین pdf از رؤیا احمدیان

    خلاصه رمان :   دختری معصوم و تنها در مقابل مردی عیاش… ماهلین(هاله‌ماه، خرمن‌ماه)…   ★فصل اول: ســـرنــوشــتـــ★   پلک‌های پف کرده و درد ناکش را به سختی گشود و اتاق بزرگ را از نظر گذراند‌. اتاق بزرگی که تنها یک میز آرایش قهوه‌ای روشن و یک تخت دو نفره سفید رنگ و ساده در آن به چشم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نت های هوس از مسیحه زادخو

    خلاصه رمان :   ارکین ( آزاد) یه پدیده ناشناخته است که صدای معرکه و مخملی داره. ویه گیتاریست ماهر، که میتونه دل هر شنونده ای و ببره.! روزی به همراه دوستش ایرج به مهمونی تولدی دعوت میشه. که میزبانش دو دختر پولدار و مغرور هستن.‌! ارکین در نگاه پریا و سرور یه فرد خیلی سطح پایین جلوه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی قرارم کن

    خلاصه رمان:       #شایان یه وکیل و استاد دانشگاهه و خیلی #جدی و #سختگیر #نبات یه دختر زبل و جسور که #حریف شایان خان برشی از متن: تمام وجودش چشم شد و خیابان شلوغ را از نظر گذراند … چطور می توانست یک جای پارک خالی پیدا کند … خیابان زیادی شلوغ بود . نگاهش روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ستی pdf از پاییز

    خلاصه رمان :   هاتف، مجرمی سابقه‌دار، مردی خشن و بی‌رحم که در مسیر فرار از کسایی که قصد کشتنش را دارند مجبور به اقامت اجباری در خانه زنی جوان می‌شود. مردی درشت‌قامت و زورگو در مقابل زنی مظلوم و آرام که صدایش به جز برای گفتن «چشم‌» شنیده نمی‌شود. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گل سرخ
دانلود رمان گل سرخ به صورت pdf کامل از زیبا سلیمانی

    خلاصه رمان گل سرخ :   ـ گلی!! صدایش مثل همیشه نبود. صدایش با من قهر بود و من مگر چند نفر بودم که ببینم و بشنوم و باز بمانم؟ شنیده‌ها را شنیده و دیده‌ها را دیده بودم؛ وقت رفتن بود. در را باز کردم و با اولین قدمم صدایش اینبار از زیر دندان‌های قفل شده‌اش به گوشم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاپرک تنها

    خلاصه رمان:             روشنا بعد از ده سال عاشقی روز عروسیش با آرمین بدون داماد به خونه پدری برمیگرده در اوج غم و ناراحتی متوجه غیبت خواهرش میشه و آه از نهادش بلند میشه. به هم خوردن عروسیش موجب میشه، رازهایی از گذشته برملا شه رازهایی که تاوانش را روشنا با تموم مظلومیت

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مانلی
مانلی
2 سال قبل

سایت تغییر کرد باز😂😑

سوگل
سوگل
پاسخ به  مانلی
2 سال قبل

😒😂

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x