رمان جرئت و شهامت پارت ۱۵

1
(1)

 

دهانم مثل ماهی که از دریا بیرون آمده بود تکان می‌خورد،می ماندیم آن هم سه ماه؟

 

_یعنی چی مامان‌‌؟چی میگی

 

مادر سطل را گوشه ای از حیاط گذاشت و با لحن بیخیال گفت:

 

_همین که شنیدی، تازشم یادت باشه ترنم ،من تو رو تو همین سه ماه تابستون شوهرت میدم.چه بهتر که اون آدم فرید باشه.

 

یهو یک نفر از پله ها پایین آمد با دیدن بی بی آرام به سمتش رفتم و لب زدم:

 

_بی بی جون ،مامانم چی میگه یعنی چی قراره سه ماه رشت بمونیم؟
چرا این کلمه ها برام نا آشناعه؟

 

بی بی با چهره ای نگران به من نگاه کرد

 

_خب فرید چشه دخترم،مگه پسر بدی هست؟خلاف کرده؟چیکار کرده که اینهمه ناراحتی از ازدواج کردن؟

 

تا دهانم را باز کردم حرف بزنم مادر پرید وسط حرفم و گفت:

 

_مشخصه،از اینکه عروس داییش بشه ناراضیه‌

 

_یعنی چی مامان؟

 

رو به بی بی کردم و گفتم:_خب بی بی جون،چرا مامانم و نصیحت نمی کنی؟وقتی بهش علاقه ندارم چرا باید ازدواج کنم؟چرا با کسی ازدواج کنم که در گذشته ازش خاطره ی خوبی ندارم؟چرااا من..

 

مادر دستانش را به علامت سکوت بلند کرد و هشدار آمیز لب زد:

 

_ترنم ،منتظرم که جواب تو از فرید بشنوم ببین چه بلایی سرت میارم هر چیزی که میگم گوش به فرما حرفی!

 

بی بی با آن صورت بامزه اش به سمت مادر رفت و آرام پچ زد”آروم باش الان میخوای کاری کنی همه بفهمن که قراره دختر شوهر بدی”

 

اشکی از چشمانم سقوط کرد و با صدای بلند نعره ای زدم:

 

_اگه تو مادرمی من دخترتم‌‌..نمیزارم اینـکار و باهام بکــنی!

 

فیروزه خانم سریع خودش را به ما رساند و با لحن نگران که گفت:

 

_چیشده  تابان،چرا ترنم اینطوری می کنه؟

 

مادر سعی کرد با لبخند قضیه را تمام کند،

 

_یکمی واسه کنکور استرس داره میگه نکنه بد بدم.واسه همونه.

 

فیروزه خانم که مشخص است قضیه را باور نکرده گفت:

 

_باشه حالا بیاین تو..تو هم ترنم جان زیاد فکر بد نکن.

 

پوزخند صدا داری زدم مادر با اشاره به من فهماند که ساکت شوم .بدون اینکه جواب فیروزه خانم را بدم وارد خانه شدم

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20231031 193649 282

دانلود رمان شاه دل pdf از miss_قرجه لو 1 (1)

9 دیدگاه
    نام رمان:شاه دل نویسنده: miss_قرجه لو   مقدمه: همه چیز از همان جایی شروع شد که خنده هایش مرا کشت..از همان جایی که سردرد هایم تنها در آغوشش تسکین می یافت‌‌..از همان جایی که صدا کردنش بهانه ای بود برای جانم شنیدن..حس زیبا و شیرینی بود..عشق را میگویم،همان…
IMG 20230127 013752 8902 scaled

دانلود رمان نیم تاج pdf از مونسا ه 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :       غنچه سیاوشی،دختر آروم و دلربایی که متهم به قتل جانا ، خواهرزاده‌ی جهان جواهری تاجر بزرگ تهران و مردی پرصلابت می‌شه، حکم غنچه اعدامه و اما جهان، تنها کس جانا… رضایت می‌ده، فقط به نیت اینکه خودش ذره ذره نفس غنچه‌رو بِبُره!
IMG 20230128 233946 2632

دانلود رمان عنکبوت 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :         مدرس فیزیک یکی از موسسات کنکور ناپدید می‌شود و با پیدا شدن جنازه‌اش در ارتفاعات شمالی تهران، شادی و کتایون و اردوان و سپنتا و دیگران ناخواسته، شاید هم خواسته پا به قصه می‌گذراند و درست مثل قطعات یک جورجین مکملی…
IMG 20230127 013632 7692 scaled

دانلود رمان به چشمانت مومن شدم 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     این رمان راجب یه گروه خوانندگی غیرمجازی با چند میلیون طرفدار در صفحات مجازی با رهبری حامی پرتو هستش، اون به خاطر شغل و شمایلش از دوستان و خانواده طرد شده، اکنون او در همسایگی ترنج، دختری چادری که از شیراز جهت تحصیل…
InShot ۲۰۲۳۰۵۲۷ ۱۱۳۲۵۲۳۹۷

دانلود رمان دیوانه و سرگشته pdf از محیا نگهبان 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :   من آرمین افخم! مردی 34 ساله و صاحب هولدینگ افخم! تاجر معروف ایرانی! عاشق دلارا، دخترِ خدمتکار خونمون میشم! دختری ساده و مظلوم که بعد از مرگ مادرش پاش به اون خونه باز میشه. خونه ایی که میشه جهنم دلی، تا زمانی که مال من…
photo 2020 01 09 01 01 16

رمان تاوان یک روز بارانی 0 (0)

6 دیدگاه
  دانلود رمان تاوان یک روز بارانی خلاصه : جانان توسط جاوید اجیر میشه تا با اغواگری هاش طوفان رو خام خودش کنه و بکشتش اما همه چی زمانی شروع میشه که جانان عاشق مردونگی طوفان میشه و…    
اشتراک در
اطلاع از
guest

9 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Asaadi
Asaadi
9 ماه قبل

به نظرم ترنم باید جلو مامانش وایسه باااااا باباش

رضا میر
رضا میر
10 ماه قبل

به به چه مادری 😑😑😑

شیما
شیما
پاسخ به  رضا میر
10 ماه قبل

بابا رمانه عصابت رو خورد نکن خخخخخخخخ

رضا میر
رضا میر
پاسخ به  𝐻𝒶𝒹𝒾𝓈𝑒𝒽
10 ماه قبل

از نظر من باباتو طلاق بده ی زن خوب براش بگیر من ک جات بودم اینکارو میکردم دختر باباییم دیگه🙂

آخرین ویرایش 10 ماه قبل توسط رضا میر
رضا میر
رضا میر
پاسخ به  𝐻𝒶𝒹𝒾𝓈𝑒𝒽
10 ماه قبل

😂😂😂😂ی چیزی پروندم جدی نگیرید

رضا میر
رضا میر
پاسخ به  𝐻𝒶𝒹𝒾𝓈𝑒𝒽
10 ماه قبل

تو کهههععههه خیلییییییییی خانومییییییییی😂

دسته‌ها

9
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x