رمان عشق با چاشنی خطر پارت 49 - رمان دونی

 
عسل:تو اول از همه تمام اتفاق هایی که اونشب افتاد رو با تمام جزییات واسه ی من میگی و بعد همونجوری که اونشب خوابیده بودی میخوابی و چشماتو میبندی و من تمام اون کارهای تو رو میگم و تو با چشمای بسته همه ی اونها را تصور میکنی که ببینیم بعدش چیزی یادت میاد یا نه
_باشه
عسل:حالا تمام کار هاتو بگو ببینم اونشب چیکار کردی؟
_خیلوخب
و تمام اتفاقات رو از ورودم به خونه گفتم و بعدش گفتم
_اگه جواب نده چی؟
عسل:یه راه دیگه میمونه
_ اون چیه؟
عسل:خیلی سادس
_خب چیه؟
عسل:اشکی رو عاشق خودت کن و بعد ازش بپرس
_خیلی خلی عسل
عسل:تقصیر منه که راه حل میزارم جلوت. حالام بخواب و چشماتو ببند
خوابیدم و بعدش چشمامو بستم
عسل:سعی کن تصورشون کنی
_باشه
عسل:وارد خونه شدی و بدون اینکه لباساتو عوض کنی خودتو انداختی روی تخت و بالشتم گذاشتی روی صورتت و تا جایی که میتونستی گریه کردی اینقدر گریه کردی که دیگه هیچ توانی نداشتی بعد از مدتی بالشت رو برداشتی که دیدی هوا تاریک شده. اتاقتم خیلی سرده اما توجه ای نکردی و بالشت رو گذاشتی زیر سرت و چشماتو دوختی به سقف که در اتاق خیلی یهویی باز شد و اشکی گفت:معلوم نیست کدوم گوریه
برقو روشن کرد که چشمات رو زد و تو چشمات رو بستی. اشکی دوباره گفت:اِ اینجایی چرا گوشیت خاموشه چرا برقارو روشن نکردی؟
تو حوصله نداشتی به این همه سوال جواب بدی و به خواطر همین بهش توجه نکردی و همونجوری به سقف نگاه کردی. که کنار تختت فرو رفت و اشکی کنارت نشست. تو هم ناگهان دلت خواست باهاش حرف بزنی ولی نتونستی و فقط چشمات پر از اشک میشه و دوباره به سقف نگاه میکنی.
بعد از شنیدن همه ی اینا تمام اتفاقات مثل فیلم از جلو چشمام رد میشد و من هر لحظه وحشت زده تر میشدم
سریع رو تخت نشستم و با حالت زارم به عسل نگاه کردم
که عسل با ذوق گفت:چی شد؟ یادت اومد
فقط سرمو براش تکون دادم
_عسل حس میکنم به اشکی تجاوز کردم
عسل بهت زده گفت:مگه چیکار کردی خله؟ مگه اصلا تو میتونی همچین کاریم بکنی؟؟؟
_آره کردم
عسل:زود باش بگو ببینم چه غلطی کردی؟
با یاد آوری کار هایی که کردم میخواستم بزنم زیر گریه من حتی تمام روزهایی که با امیر هم که بودم همچین کار هایی رو نکرده بودم
اینقدر ذهنم درگیر شده بود که صدای عسل بلند شد
عسل:بگووووووو
_باشه اولش که اشکی اومد کنارم نشست یه نگاه ترحم بر انگیز بهم انداخت و چیزی نمیگفت انگار داشت به یه چیزی فکر میکرد و همینجور اون نگاهش لحظه به لحظه بدتر میشد که گفت: برای اون امیر بی لیاقت که به خواطر پول بابات بهت نزدیک شده بود داری اینجوری خودتو داغون میکنی؟ هه خیلی خری لیاقتت همینه که هر کسی بیاد اون غرورتو خورد کنه و بره حالا خوبه اون امیر عوضی فامیلشم عوض نکرده بود ولی تو بازم نشناختیش
اینو که گفتم عسل پرید وسط حرفم
عسل:پس از اولم میدونسته امیر کیه
_اوهوم خیلی بیشعوره که بهم نگفت
عسل:مثلا اگه میگفت چی میشد؟مگه من خودم صد بار بهت نگفتم امیر مشکوکه؟ ولی تو حتی آدمم حسابم نکردی
چشمامو بستم که آروم بشم
عسل:ادامش
دوباره روی تخت دراز کشیدم و چشمامو بستم که واکنش عسل و نبینم
_ اشکی بلند شد بره بیرون که گفتم:

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.3 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بی قرارم کن

    خلاصه رمان:       #شایان یه وکیل و استاد دانشگاهه و خیلی #جدی و #سختگیر #نبات یه دختر زبل و جسور که #حریف شایان خان برشی از متن: تمام وجودش چشم شد و خیابان شلوغ را از نظر گذراند … چطور می توانست یک جای پارک خالی پیدا کند … خیابان زیادی شلوغ بود . نگاهش روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کابوس پر از خواب pdf از مریم سلطانی

    خلاصه رمان :   صدای بگو و بخند بچه‌ها و آمد و رفت کارگران، همراه با آهنگ شادی که در حال پخش بود، ناخودآگاه باعث جنب‌و‌جوش بیشتری داخل محوطه شده بود. لبخندی زدم و ماگ پرم را از روی میز برداشتم. جرعه‌ای از چای داغم را نوشیدم و نگاهی به بالای سرم انداختم. آسمانِ آبی، با آن ابرهای

جهت دانلود کلیک کنید
رمان رویای قاصدک

  دانلود رمان رویای قاصدک خلاصه : عشق آتشین و نابی که منجر به جدایی شد و حالا سرنوشت بعد از دوازده سال دوباره مقابل هم قرارشون میده در حالی که احساسات گذشته هنوز فراموش نشده‌!!!تقابل جذاب و دیدنی دو عشق قدیمی…ایلدا دکترای معماری و استاد دانشگاه موفق و زیبایی که قسم خورده هرگز دیگه به عشق شانس دوباره ای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان لانه‌ ویرانی جلد دوم pdf از بهار گل

  خلاصه رمان :         گلبرگ کهکشان دختر منزوی و گوشه گیری که سالها بابت انتقام تیمور آریایی به دور از اجتماع و به‌طور مخفی بزرگ شده. با شروع مشکلات خانوادگی و به‌قتل رسیدن پدرش مجبور می‌شود طبق وصیت پدرش با هویت جدیدی وارد عمارت آریایی‌ها شود و بین خانواده‌ای قرار بگیرد که نابودی تنها بازمانده کهکشان

جهت دانلود کلیک کنید
رمان ماه مه آلود جلد اول

  دانلود ماه مه آلود جلد اول خلاصه : “مها ” دختری مستقل و خودساخته که تو پرورشگاه بزرگ شده و برای گذروندن تعطیلات تابستونی به خونه جنگلی هم اتاقیش میره. خونه ای توی دل جنگلهای شمال. اتفاقاتی که توی این جنگل میوفته، زندگی مها رو برای همیشه زیر و رو می کنه؛ زندگی که شاید از اول برای مها

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
6 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کوه غرور یا همون اشکی 😏
کوه غرور یا همون اشکی 😏
2 سال قبل

عزیزم تکراری بود نیشه پارت بعدی رو بزاری زود تر

دکتر ماما دلی
دکتر ماما دلی
2 سال قبل

این چه کاریه همش که تکراری بود سه بار همون حرفا مسخرمون😐 کردی

𝓑𝓵𝓪𝓬𝓴
𝓑𝓵𝓪𝓬𝓴
2 سال قبل

دقیقا 👌 فاطی اذیت نکن ،همششششش تکراری بود فاطی این حق ما نیس که با این وضع درسا تو خماری بمونیما من دارم ریاضی میخونم

𝓑𝓵𝓪𝓬𝓴
𝓑𝓵𝓪𝓬𝓴
2 سال قبل

اها مرسی

M.h
M.h
2 سال قبل

یه پارت دیگه خیلی جای بدی تموم شد

دسته‌ها
6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x