رمان عشق با چاشنی خطر پارت 9

5
(1)

 
میگیرن
ممد رفیق پا بندست🎵
همه ی کاراش با خندس
اگه باهاش رل بزنی ممد شوهر آیندس🎵
ممد که شیکه آره سرش تو کارو باره
کسی چپ نگاش کنه🎵
سری میشه تیکه پاره سریع میشه تیکه پاره
اصن مگه هست توی دنیا🎵
کسی بگه ممدو دوست نداره
ممدا پای شیطونین خوراک قر و مهمونین🎵
ممدا سیگاری نیستن اکثرا قلیونی ان
ممد برام عزیزه خوش تیپ و تر تمیزه🎵
ممد اگه مست بکنه شهر و بهم میریزه
(از مصطفی تفتیش و امیر ربوبی)
اهنگ باحالی بود ازش خوشم اومد.ولی بیشتر خنده دار بود میخواستم هرهر بخندم اما خب از واکنش این خره میترسیدم. اشکان صدای ضبط و کم کرد. شماره یکی رو گرفت و گوشی را گذاشت جلو ماشین
×جانم داداش
اشکان:این چه آهنگیه که ریختی رو فلش ممد
اِ اسم یارو ممده چه باحال
ممد صداشو نازک کردو گفت
ممد:دیدم تو که برای من که عشقتم آهنگ نمی خونی حداقل من این و برات بریزم
اشکان:خیلی خلی
ممد:من خلم خیانتکار میبینم امروز نیومدی شرکت زنگ میزنم جواب نمیدی میزنگم داییت مگم عشقم کو میگه میخواد زن بستونه رفتن آزمایش بدن آخه بیشرف تو مگه به من قول ازدواج نداده بودی
اشکان:نه
ممد:پس اون روزی که رفتیم فرودگاه بعد من تو را جلوی همه بغل کردم و بهت ابراز علاقه کردم بعدش تو هم در گوشم گفتی یا ولم کن یا نمیگرمت چی
اشکان یه نگاه به من که داشتم میترکیدم کردم و گفت: من بهت گفتم اگه ولم نکنی چنان بلایی به سرت میارم که مرغای آسمون به حالات گریه کنند
ممد:خب چه فرقی داره بعدم این ها رو ولش ادرس اون ورپریده ای که می خوای بستونی رو بده من کارش دارم
با صدای که از شدت خنده میلرزید گفتم:سلام اقا محمد
بعدم منفجر شدم. تا چند دقیقه هیچ صدایی نیومد که
ممد:اشکان این کی بودددددددددد
اشکان:همون ورپریده که قراره بستونمش
چنان چپ چپ نگاش کردم که هر کی دیگه بود خودشو خیس میکرد ولی این اصلا به روی خودشم نیورد
ممد:من قرار بود بیام حساب شما رو برسم چون می خوای با عشقم ازدواج کنی ولی از اونجایی که شما اولین کسی بودید که منو محمد صدا کردید بهتون اجازه ازدواج با اشکانو میدم
_یعنی هیچ کس شما را محمد صدا نمیکنه
ممد:نه والا حتی مامانمم بهم میگه ممد
_عجب
میخواست حرف بزنه که اشکان گوشیو قطع کرد
_اِ چرا قطع کردی
اشکان:رسیدیم
بعدم پیاده شد منو بگم چقدر سرگرم بودم که اصلا نفهمیدم کی رسیدیم. سریع پیاده شدم و دنبالش رفتم زیاد شلوغ نبود و سریع نوبت مون شد رفتیم داخل از اشکان خون گرفتن بعدم اون و فرستادن بیرون تا از من خون بگیرن
خانم دکتر:خانم بفرمایید بشینین
_میشه من خون ندم
خانم دکتر:مگه نمی خوای با اون پسری که اون بیرونه ازدواج کنی؟
_چرا
خانم دکتر:پس زود باش خون تو بده و برو بیرون پیشش تا ندزدیدنش
_من میترسم
خانم دکتر:ترس نداره که
_نمی خوام
خانم دکتر:پس من برم به همسرت بگم بیاد داخل
_نه
همینم کم بود که آبروم جلو اون میرغضب بره
بعدم نشستم روی صندلی اما بازم نتونستم اجازه بدم ازم خون بگیره که اشکان اومد داخل اشکان:تموم نشد
خانم دکتر:نمیزاره خون بگیرم ازش
ای لال بشی. اشکان اومد جلو بازم اومد جلو و جلوی صندلی وایساد که من چسبیدم به صندلی که خم شد روم و اونقدر اومد جلو که فقط چند میلی متر به هم فاصله داشتیم بعدم نگاهش کشیده شد سمت لبام قلبم تو حلقم میزد اونقدر بلند که میگفتم الانه از سینم میزنه بیرون

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3.7 (3)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.6 (5)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (4)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4 (8)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

14 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
mehr58
mehr58
1 سال قبل

 😂 

Maaayaaa
Maaayaaa
1 سال قبل

ااا من تازه این رمان رو‌خوندم عالیه😂😂😂😂

سپیده Sepideh
سپیده Sepideh
1 سال قبل

بچه ها لطفا ممد رو بدین من ببرم😂

M.h
M.h
1 سال قبل

فاطمه نویسنده رو معرفی نمیکنی

M.h
M.h
1 سال قبل

اشکان:همون ورپریده که قراره بستونمش🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

M.h
M.h
1 سال قبل

بچه ها جررررر خوردم به معنای واقعی کلمه جرررررررررررررر🤣🤣🤣🤣🤣🤣

زهره
زهره
1 سال قبل

😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂 بنظرم اسمشو باید میذاشتی عشق با چاشنی خنده

M.h
M.h
پاسخ به  زهره
1 سال قبل

حتما خطر هاش بعد از اینه

زهره
زهره
1 سال قبل

فقط ممد چع سمی بود 😜 😜

زهره
زهره
1 سال قبل

😂 😂 😂 😂 😂 😂 اشکان جون بسه بیا کنار دختر بیچاره ترسید

M.h
M.h
پاسخ به  زهره
1 سال قبل

از الان روش کراشیا

زهره
زهره
پاسخ به  M.h
1 سال قبل

من نه بابا کلا اهل این کارا نیستم فقط دارم اشکانو نصیحت می کنم 😁😊

Nahar
Nahar
1 سال قبل

😂😂😂😂😂 نویسنده خیلی باحالی همین جوری پیش برو عالی میشه😂

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط Nahar

دسته‌ها

14
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x