رمان دونی

 

 

جوابی نداد که نگاهم و به نیم رخش دادم

_خب بیا یه سوال تو بپرس یه سوال من

 

بدون این که نگاهم کن بی حوصله لب زد

_من همه چیو بابت تو میدونم!

 

_خب خدارو شکر… من می‌پرسم

 

بازم سکوت و این بار اخمام رفت توهم و پرو ادامه دادم

_میگن سکوت نشانه رضایت…

 

 

فقط نیم نگاهی بهم انداخت و با همون نیم نگاهش یاد ضرب المثل جواب ابلهان خاموشیستم افتادم!

اخمام بیشتر پیچید بهم و با یاد وقتی در اتاقش و باز کردم چهره ی بغ کردشو دیدم پرسیدم:

_تا حالا گریه کردی؟

 

_اگه آدمی‌ بهت گفت تا حالا گریه‌ نکردم‌‌ بدون دروغ گفته هممون از گوشت و خونیم هر چقدرم‌ که بخوایم از خودمون سنگ بسازیم

 

_پس گریه کردی!

 

سکوت کرد که شونه ای انداختم بالا

_میدونی بهتر بود سوالم و این طوری بپرسم… از کی تا حالا دیگه گریه نکردی؟

 

نگاهش و کامل بهم داد از تو چشماش میخوندم که داره بهم میفهمونه این چه سوالیه و منتظر بودم هر آن بزنه تو ذوقم ولی خلاف انتظارم جواب داد

_از آخرین‌ باری‌ که گریه کردم این قدر میگذره که دیگه یادم‌ نمونده

 

دروغ می‌گفت!

در اتاقشو سر سال تحویل اگه یهویی باز نمی‌کردم و مزاحمش نمی‌شدم صد در صد با اون قیافه ای که اون داشت چهارتا اشکو قطعا می‌ریخت

 

_پس وقتی دلت میگیره چیکار میکنی؟

 

پوفی کشید:

_به یه جا خیره میشم و این قدر فکر میکنم که کجا اشتباه کردم‌، کجا انتخابم غلط بوده که الان وضعیتم‌ این شده!

 

گیج گفتم:

_خب بعضی موقع ها دل گرفتگی ها به خودت مربوط نیست ممکن یه حرفی از کسی بشنوی یا یه چیزی ناراحتت کنه همیشه که مقصر خودت نیستی که!

 

_اشتباه میکنی… هر وقت دلت شکسته شد توسط هر حرفی یا هر حرکتی از کسی بشین قشنگ فکر کن به این که به کی زیادی بها دادی…

کدوم آدمیو برای بیرون اومدن از تنهاییت اشتباه انتخاب کردی…

چه چیزی و برای خوشیا لحظه ایت به اشتباه انتخاب کردی…

می‌دونی مثل بچه ای که میدونه فردا امتحان ریاضی داره ولی وقت گذروندن با دوستاش و ترجیح میده و توقع داره نمره خوبرم‌ بگیره ولی در آخرم حال دل خودش گرفته میشه…

همه ناراحتی ما آدما اول و اخرش ربط پیدا میکنه یه جوری به خودمون

 

حرفاش قشنگ بود اما حق نبود!

_نه قبول ندارم بعضی وقتا همه چی دست ما نیست

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بوی گندم pdf از لیلا مرادی

خلاصه رمان: یه کلمه ، یک انتخاب و یک مسیر میتواند گندمی را شکوفا کند یا از ریشه بخشکاند باید دید دختر این داستان شهامت این را دارد که قدم در این راه بگذارد قدم در یک دنیای پر از تناقض که مجبور است باهاش کنار بیاید در صورتی که این راه موجب آسیب های فراوانی برایش می‌شود و یا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طالع آغشته به خون به صورت pdf کامل از مهلا حامدی

            خلاصه رمان :   بهش میگن گورکن یه قاتل زنجیره‌ای حرفه‌ای که هیچ ردی از خودش به جا نمیزاره… تشنه به خون و زخم دیدست… رحم و مروت تو وجود تاریکش یعنی افسانه… چشمان سیاه نافذش و هیکل تومندش همچون گرگی درندست… حالا چی میشه؟ اگه یه دختر هر چند ناخواسته تو کارش سرک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی

          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع که فهمیدم این پسر با کسی رابطه داشته که…! باورش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دردم pdf از سرو روحی

    خلاصه رمان :         در مورد دختری به نام نیاز می باشد که دانشجوی رشته ی معماری است که سختی های زیادیو برای رسیدن به عشقش می کشه اما این عشق دوام زیادی ندارد محمد کسری همسر نیاز که مردی شکاک است مدام در جستجوی کاری های نیاز است تا اینکه… به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گناهکار pdf از فرشته تات شهدوست

  خلاصه رمان :       زندگیمو پر از سیاهی کردم. پر از نفرت و تاریکی..فقط به خاطر همون عذابی که همیشه ازش دَم می زد. انقدر که برای خودم این واژه ی گناهکار رو تکرار کردم تا تونستم کاری کنم بشه ملکه ی ذهن و روح و قلبم.اون شعارش دوری از گناه بود ولی عملش… یک گناهکار ِ

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در سایه سار بید pdf از پرن توفیقی ثابت

  خلاصه رمان :     ابریشم در کوچه پس کوچه های خاطراتش، هنوز رد پایی از کودکی و روزهای تلخ تنهایی اش باقی مانده است.دختری که تا امروزِ زندگی اش، تلاش کرده همواره روی پای خودش بایستد. در این راه پر فراز و نشیب، خانواده ای که به فرزندی قبولش کرده اند، در تمام لحظات همراهش بوده اند؛ اما

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
panah
panah
1 سال قبل

رمانای آنلاینم اولین پارتاشون منظم و خیلی طولانی که بیشترشم چرت و پرت ولی بعد که حساس میشه دو خط بیشتر نیست خوب اینم نمینوشتی

بی نام
بی نام
1 سال قبل

خیلی کوتاهه خیلی تااینابخوان حرفاشون تواتاق تموم بشه حداقل ده پارت میشه بااین دوسطری که اسمشوگذاشتین پارت

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x