رمان آوای نیاز تو پارت 145

5
(2)

 

 

جوابی نداد که نگاهم و به نیم رخش دادم

_خب بیا یه سوال تو بپرس یه سوال من

 

بدون این که نگاهم کن بی حوصله لب زد

_من همه چیو بابت تو میدونم!

 

_خب خدارو شکر… من می‌پرسم

 

بازم سکوت و این بار اخمام رفت توهم و پرو ادامه دادم

_میگن سکوت نشانه رضایت…

 

 

فقط نیم نگاهی بهم انداخت و با همون نیم نگاهش یاد ضرب المثل جواب ابلهان خاموشیستم افتادم!

اخمام بیشتر پیچید بهم و با یاد وقتی در اتاقش و باز کردم چهره ی بغ کردشو دیدم پرسیدم:

_تا حالا گریه کردی؟

 

_اگه آدمی‌ بهت گفت تا حالا گریه‌ نکردم‌‌ بدون دروغ گفته هممون از گوشت و خونیم هر چقدرم‌ که بخوایم از خودمون سنگ بسازیم

 

_پس گریه کردی!

 

سکوت کرد که شونه ای انداختم بالا

_میدونی بهتر بود سوالم و این طوری بپرسم… از کی تا حالا دیگه گریه نکردی؟

 

نگاهش و کامل بهم داد از تو چشماش میخوندم که داره بهم میفهمونه این چه سوالیه و منتظر بودم هر آن بزنه تو ذوقم ولی خلاف انتظارم جواب داد

_از آخرین‌ باری‌ که گریه کردم این قدر میگذره که دیگه یادم‌ نمونده

 

دروغ می‌گفت!

در اتاقشو سر سال تحویل اگه یهویی باز نمی‌کردم و مزاحمش نمی‌شدم صد در صد با اون قیافه ای که اون داشت چهارتا اشکو قطعا می‌ریخت

 

_پس وقتی دلت میگیره چیکار میکنی؟

 

پوفی کشید:

_به یه جا خیره میشم و این قدر فکر میکنم که کجا اشتباه کردم‌، کجا انتخابم غلط بوده که الان وضعیتم‌ این شده!

 

گیج گفتم:

_خب بعضی موقع ها دل گرفتگی ها به خودت مربوط نیست ممکن یه حرفی از کسی بشنوی یا یه چیزی ناراحتت کنه همیشه که مقصر خودت نیستی که!

 

_اشتباه میکنی… هر وقت دلت شکسته شد توسط هر حرفی یا هر حرکتی از کسی بشین قشنگ فکر کن به این که به کی زیادی بها دادی…

کدوم آدمیو برای بیرون اومدن از تنهاییت اشتباه انتخاب کردی…

چه چیزی و برای خوشیا لحظه ایت به اشتباه انتخاب کردی…

می‌دونی مثل بچه ای که میدونه فردا امتحان ریاضی داره ولی وقت گذروندن با دوستاش و ترجیح میده و توقع داره نمره خوبرم‌ بگیره ولی در آخرم حال دل خودش گرفته میشه…

همه ناراحتی ما آدما اول و اخرش ربط پیدا میکنه یه جوری به خودمون

 

حرفاش قشنگ بود اما حق نبود!

_نه قبول ندارم بعضی وقتا همه چی دست ما نیست

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240606 191033 683

دانلود رمان روح پادشاه به صورت pdf کامل از دل آرا فاضل 5 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   زمان و تاریخ، مبهم و عجیب است. گاهی یک ساعتش یک ثانیه و گاهی همان یک ساعت یک عمر می‌گذرد!. شنیده‌اید که ارواح در زمان سفر می‌کنند؟ وقتی شخصی میمیرد جسم خود را از دست می‌دهد اما روح او در بدنی دیگر، و در…
رمان بر دل نشسته

رمان بر دل نشسته 4 (4)

5 دیدگاه
خلاصه رمان بردل نشسته نفس، دختر زیبایی که بخاطر ترسِ از دست دادن و جدایی، از عشق و دلبسته شدن میترسه و مهراد، مهندس جذاب و مغروری که اعتقادی به عاشق شدن نداره.. ولی با دیدن هم دچار یک عشق بزرگ و اساطیری میشن که تو این زمونه نظیرش دیده…
رمان زیر درخت سیب

دانلود رمان زیر درخت سیب به صورت pdf کامل از مهشید حسنی 3.8 (5)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان زیر درخت سیب به صورت pdf کامل از مهشید حسنی :   من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود   فشاری که روی جسم خسته و این روزها روان آشفته اش سنگینی میکند، نفسهای یکی در میانش را دردآلودتر و سرفه های خشک کویری اش…
Screenshot 20221015 143117 scaled

دانلود رمان مارتینگل 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:         من از کجا باید می‌دونستم که وقتی تو خونه‌ی شوهرم واسه اولین بار لباس از تنم بیرون میارم، وقتی لخت و عور سعی داشتم حرف بزرگترهارو گوش کنم تا شوهرم رو تو تخت رام خودم کنم؛ یه نفر… یه مرد غریبه تمام…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۵۰۶۴۴۶

دانلود رمان بن بست pdf از منا معیری 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     دم های دنیا خاکستری اند… نه سفید نه سیاه… خوب هایی که زیر پوستشون خوب نیست و آدمهایی که همه بد میبیننشون و اما درونشون آینه است . بن بست… بن بست نیست… یه راهه به جایی که سرنوشت تو رو میبره… یه…
IMG ۲۰۲۴۰۴۱۲ ۱۰۴۱۲۰

دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست 4.2 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می…
IMG 20230129 004339 7932

دانلود رمان نت های هوس از مسیحه زادخو 4 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   ارکین ( آزاد) یه پدیده ناشناخته است که صدای معرکه و مخملی داره. ویه گیتاریست ماهر، که میتونه دل هر شنونده ای و ببره.! روزی به همراه دوستش ایرج به مهمونی تولدی دعوت میشه. که میزبانش دو دختر پولدار و مغرور هستن.‌! ارکین در…
IMG 20230123 225816 116

دانلود رمان تقاص یک رؤیا 2.3 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   ابریشم دختر سرهنگ راد توسط گرگ بزرگترین خلافکار جنوب کشور دزدیده میشه و به عمارتش برده میشه درهان (گرگ) دلبسته ابریشمی میشه که دختر بزرگترین دشمنه و مجبورش میکنه باهاش ازدواج کنه باورود ابریشم به عمارت گرگ رازهایی فاش میشه که…
InShot ۲۰۲۳۰۷۰۴ ۲۳۱۴۳۵۵۹۹

دانلود رمان حبس ابد pdf از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی 2.7 (3)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان:     یادگار دختر پونزده ساله و عزیزدردونه‌ی بابا ناخواسته پاش به عمارت عطاخان باز شد اما نه به عنوان عروس. به عنوان خون‌بس… اما سرنوشت جوری به دلش راه اومد که شد عزیز اون خونه. یادگار برای همه دوست شد و دوست بود به جز توحید……

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
panah
panah
1 سال قبل

رمانای آنلاینم اولین پارتاشون منظم و خیلی طولانی که بیشترشم چرت و پرت ولی بعد که حساس میشه دو خط بیشتر نیست خوب اینم نمینوشتی

بی نام
بی نام
1 سال قبل

خیلی کوتاهه خیلی تااینابخوان حرفاشون تواتاق تموم بشه حداقل ده پارت میشه بااین دوسطری که اسمشوگذاشتین پارت

دسته‌ها

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x