رمان آوای نیاز تو پارت 189

3.7
(3)

 

 

×××

 

 

به برگه سنوگرافی تو دستم مات زده خیره بودم و اشکام صورتم‌ رو خیس میکرد

هر کار میکردم این اشکا تمومی نداشت…

حتی حرفای فرزانم برام دل گرمی نبود

تنها مسعلم این بود که من الان از مردی باردارم که از همه برام غریبه تر شده

با زنگ خوردن گوشیم‌ نگاهم و بهش دادم… می‌دونستم آتناست، از وقتی موضوع رو فهمیده بود نشده بود یه روز زنگ نزنه و بهم دلداریم نداده باشه… دکمه اتصال تماسو زدم و با صدای آرومی الویی گفتم که صداش به گوشم خورد

_الو درد… این چه صدایی برای خودت ساختی؟ انگار از ته چاه داری حرف میزنی

 

هیچی نگفتم که ادامه داد

_آوا به خودت رحم نمیکنی به اون بچه تو شکمت رحم کن… هر روز و هر شب تو این چند روزه هر وقت زنگ زدم داری گریه میکنی

 

با شنیدن اسم بچه هق هقی کردم که پوف کلافه ای کشید و باز ادامه داد

_نگو به بچه تو شکمت هیچ حسی نداری که باور نمیکنم… اونم بچه مردی که میدونم هنوز دوستش داری

 

با دستام اشکام پاک کردم و گفتم:

_مردی که الان یه زندگی دیگه برای خودش داره!

 

سکوت شد که ادامه دادم

_مردی که دیگه با من غریبه شده!… حس من مگه مهمه وقتی پدر این بچه الان باید کنار من میبود نه سرگرم یه زندگی دیگه؟

اصلا کی حس و احساسات من مهم بوده!؟

چرا تموم نمیشه این گیر و دارا؟ خسته شدم ازین همه مصیبت که اولیش تموم نشده دومیش یقمو می‌چسبه

 

پوفی کشید

_باشه باشه حق داری ولی تو چرا فقط به جنبه خالی لیوان نگاه میکنی؟!

شاید به خاطر این بچه جاوید برگرده، شاید همین بچه همون پُلیِ که هنوز خراب نشده بین تو جاوید

 

_نمیخوام به جاوید چیزی بگم!

 

صدای بلندش رفت رو مخم

_چـــــی؟!

 

اشکام و با دست پاک کردم و مصمم گفتم:

_گفتم نمیخوام بهش چیزی بگم در رابطه با این موضوع

فرزان هوامونو داره بسه!

 

_چی داری میگی؟! چرا چرت و پرت میگی جاوید پدر اون بچست نه فرزان

 

_نمیخوام من و به خاطر بچش بخواد… نمیخوام مزاحم زندگیش بشم… نمیخوام خودم و مثل یع کنه حال بهم زن بچسبونم به زندگیش… نمیخوام زندگیشو خراب کنم

 

_فرزان چی گفته؟!

 

به در اتاقم که بسته بود نگاهی کردم

_فعلا هیچی

 

پوفی کشید

_باز جای شکرش باقی میخوای بچرو نگه داری تا دیروز که می‌کوبیدی تو شکمت می‌گفتی نمی‌خوامش

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.7 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
photo 2020 01 18 21 23 452

رمان آبادیس 0 (0)

1 دیدگاه
  دانلود رمان آبادیس خلاصه : ارنواز به وصیت پدرش و برای تکمیل. پایان نامه ش پا در روستایی تاریخی میذاره که مسیر زندگیش رو کاملا عوض میکنه. همون شب اول اقامتش توسط آبادیسِ شکارچی که قاتلی بی رحمه و اسمش رعشه به تن دشمن هاش میندازه ربوده میشه و…
InShot ۲۰۲۳۰۶۰۹ ۱۷۴۵۱۲۱۵۳

دانلود رمان فردا زنده میشوم pdf از نرگس نجمی 0 (0)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:     وارد باغ بزرگ که بشید دختری رو میبینید که با موهای گندمی و چشمهای یشمی روی درخت نشسته ، خورشید دختری از جنس سادگی ، پای حرفهاش بشینید برای شما میگه که پا به زندگی بهمن میذاره . بهمن هم با هزار و یک دلیل…
IMG 20230127 013604 6622

دانلود رمان شوهر آهو خانم 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :           شوهر آهو خانم نام رمانی اثر علی محمد افغانی است . مضمون اساسی این رمان توصیف وضع اندوه بار زنان ایرانی و نکوهش از آئین چند همسری است. در این رمان مناسبات خانوادگی و ضوابط احساسی و عاطفی مرتبط بدان بازنمایی…
photo 2017 04 20 14 37 49 330x205 1

رمان ماه مه آلود جلد اول 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود ماه مه آلود جلد اول خلاصه : “مها ” دختری مستقل و خودساخته که تو پرورشگاه بزرگ شده و برای گذروندن تعطیلات تابستونی به خونه جنگلی هم اتاقیش میره. خونه ای توی دل جنگلهای شمال. اتفاقاتی که توی این جنگل میوفته، زندگی مها رو برای همیشه زیر و…
InShot ۲۰۲۳۰۲۰۷ ۱۶۲۰۳۰۱۹۸

دانلود رمان دردم pdf از سرو روحی 5 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :         در مورد دختری به نام نیاز می باشد که دانشجوی رشته ی معماری است که سختی های زیادیو برای رسیدن به عشقش می کشه اما این عشق دوام زیادی ندارد محمد کسری همسر نیاز که مردی شکاک است مدام در جستجوی…
رمان خواهر شوهر

رمان خواهر شوهر 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان خواهر شوهر خلاصه : داستان ما راجب دونفره که باتمام قدرتشون سعی دارن دونفر دیگه باهم ازدواج نکنن یه خواهر شوهر بدجنس و یک برادر زن حیله گر و اما دوتاشون درحد مرگ تخس و شیطون این دوتا سعی می کنن خواهر و برادرشون ازدواج نکنن چه…
رمان فرار دردسر ساز

رمان فرار دردسر ساز 5 (2)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان فرار دردسر ساز   خلاصه : در مورد دختری که پدرش اونو مجبور به ازدواج با پسر عموش میکنه و دختر داستان ما هم که تحمل شنیدن حرف زور نداره و از پسر عموشم متنفره ,فرار میکنه. اونم کی !!؟؟؟ درست شب عروسیش ! و به خونه…
پروفایل عاشقانه بدون متن برای استوری 1 323x533 1

دانلود رمان مجنون تمام قصه ها به صورت pdf کامل از دل آن موسوی 5 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   همراهی حریر ارغوان طراح لباسی مطرح و معرف با معین فاطمی رئیس برند خانوادگی و قدرتمند کوک، برای پایین کشیدن رقیب‌ها و در دست گرفتن بازار موجب آشنایی آن‌ها می‌شود. باشروع این همکاری و نزدیک شدن معین و حریر کم‌کم احساسی میان این دو نفر…
IMG ۲۰۲۴۰۴۱۲ ۱۰۴۱۲۰

دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست 4.2 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
panah
panah
1 سال قبل

چقد از اوا بدم میاد با این مغز کوچیکش کلا فرزان و الکی درگیرماجرا کردین بعدم میگه من عاشق جاوید بودم اگه بود این غرور الکی رو نداشت تو همچین مسئله مهمی فکر خودش و غرورش هست

yegan
yegan
1 سال قبل

اه حالم دیگه داره بهم میخوره..بره بمیره فرزان
جاوید باید بفهمه آوا حاملس و اون بچشه فرزان عموشه یعنی این فرزان گوه چه برادریه ک میخواد همچین کاریو با بردارش بکنه و بچشو ازش قایم کنه

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط yegan
آرتا
آرتا
پاسخ به  yegan
1 سال قبل

محض اطلاعت فرزان نمی خواد بچه جاوید را ازش قایم کنه. بلکه این آواست که نمی خواد جاوید از باردار بودنش خبردار بشه. اونم به این دلیل که نمی خواد وارد زندگی جاویدی بشه که خودش الان یک زندگی جداگانه داره .هنوز هم تکلیف خودش با آوا مشخص نیست چه برسه به بچشون. فرزان می خواد تو این مدتی که جاوید نیست از آوا مراقبت کنه.(اینکه علاقه داره با نداره فعلا مهم نیست چون بحث بچه وسطه. یکی باید باشه لاقل پشت آوا را داشته باشه) بنظر موجه میاد

دسته‌ها

3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x