رمان جرئت و شهامت پارت ۱۰

1
(1)

 

 

* * * *

در صندلی که اسم من در آن نوشته شده نشستم‌.

 

کمی اضطراب کنکور ذهنم را آشفته کرده بود سعی کردم به خودم مسلط باشم.

 

مداد و پاکن را در دستانم می چرخاندم.

 

زمانی که امتحانم ترمم را بدون هیچ اشکالی بیست گرفتم‌.مشاور به من گفته بود حتما در کنکور هم موفق خواهم شد.

 

کل بچه ها ،به من حسادت می کردند و می‌گفتند چطوری درس هایت را بدون ،غلط پاس کرده ای؟

 

اما آنها نمی‌دانستند که من سر هر یک نمره جانم از تنم می رود و باز می‌گردد…

 

با صدای مراقب ناگهان از فکر بیرون آمدم.
داشت برگه ها را پخش می کرد.

 

تا برگه ها رسید به من.آن را با شتاب گرفتم به طوری که مراقب گفت:

 

_چته خانم الان پاره میشه‌.

 

و چشم غره ای نثارم کرد و رفت.حتی برایم مهم نبود چه حرفی به من گفته ،سریع مشغول نوشتن آن سوالات بودم.

 

_خانم محترم،باید اعلام کنن تا بنویسید!

 

_ببخشید

تا زمانی که اعلام کردن. سریع شروع به نوشتن کردم..

 

نمیدانم چند ساعت گذشته بود.
سه ساعت؟چهار ساعت؟ پنج ساعت؟
نمیدانم..تا برگه ها را سریع جمع کردن..بلند شدم.

 

خداروشکری گفتم و با چهره ی خندان بیرون آمدم.

 

با چهره ی داغان و شکسته ی راحله به سمتش رفتم و پچ زدم:

 

_چیشده راحله؟

 

_میخواستی چی بشه؟ریدم تو امتحان همه رو از روی شانس میزدم. کلی قراره از بابام فحش بخورم.

 

لبخند تلخی به لبانم آمد.
او از پدر اوقات خوبی نداشت ،من از مادر..دقیقه همه چیز برعکس بود.زندگی های هر آدمی فرق می کرد..

 

_اشکالی نداره،سعی کن سال دیگه بهتر بخونی یا بری آزاد.

 

پوزخندی زد و گفت:

 

_هه فکر می کنی بابام من و می‌فرسته آزاد؟بهم میگه تو ،تو این خونه اضافه ای..

 

با صدای پدر در پشت سرم هیستریک عقب رفتم و پشت سرم را نگاه کردم:

 

_وای دختر تو قراره امروز من و بکشی؟چی شد کنکور خوب دادی؟

 

لبخندی زدم ،اشکالی ندارد تو ذوقش بزنم؟؟سریع تغییر حالت دادم و شروع کردم به گریه کردم.

 

_وای بابا ،بدبخت شدم.همه رو شانسی زدم.

 

راحله از صندلی بلند شد و به رو به پدر گفت:

 

_سلام آقای مرادی!

 

_سلام دختر گلم…ترنم واقعا همه رو شانسی زدی؟

 

سری تکان دادم و دستم را گرفت و گفت:

 

_اشکالی نداره دخترم،دانشگاه آزاد و برای چی گذاشتن؟میبرمت اونجا…راحله جان ما دیگه داریم میریم.

 

به راحله چشمکی زدم و سوار ماشین پدر شدم.

 

‌⊱⋅—————⋅ 𔘓 ⋅—————⋅⊰

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20230622 120956 438

دانلود رمان بوی گندم pdf از لیلا مرادی 5 (1)

6 دیدگاه
خلاصه رمان: یه کلمه ، یک انتخاب و یک مسیر میتواند گندمی را شکوفا کند یا از ریشه بخشکاند باید دید دختر این داستان شهامت این را دارد که قدم در این راه بگذارد قدم در یک دنیای پر از تناقض که مجبور است باهاش کنار بیاید در صورتی که…
IMG 20240622 010718 301 scaled

دانلود رمان هیچ ( جلد اول ) به صورت pdf کامل از مستانه بانو 3.3 (6)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   رفتن مرصاد همان و شکستن باورها و قلب ترمه همان. تار و پودش را از هم گسسته می دید. آوارهای تاریک روی سرش سنگینی می کردند. “هیچ” در دست نداشت. هنوز نه پدرش او را بخشیده و نه درسش تمام شده که…
InShot ۲۰۲۳۰۶۰۴ ۱۳۴۱۱۴۶۷۰

دانلود رمان رثا pdf از زهرا ارجمند نیا و دریا دلنواز 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     امیرعباس سلطانی، تولیدکننده ی جوانیست که کارگاه شمع سازی کوچکی را اداره می کند، پسری که از گذشته، نقطه های تاریک و دردناکی را با خود حمل می کند و قسمت هایی از وجودش، درگیر سیاهی غمی بزرگ است. در مقابل او، پروانه حقی، استاد…
IMG 20230128 233633 5352

دانلود رمان کابوک 0 (0)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان :     کابوک داستان پر فراز و نشیبی از افرا یزدانی است که توی مترو کار می‌کنه و تنها دغدغه‌ش بدست آوردن عشق همسر سابقشه… ولی در اوج زرنگی، بازی می‌خوره، عکس‌هایی که اونو رسوا میکنه و خانواده ای که از او می‌گذرن ولی از…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۵۰۶۴۴۶

دانلود رمان بن بست pdf از منا معیری 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     دم های دنیا خاکستری اند… نه سفید نه سیاه… خوب هایی که زیر پوستشون خوب نیست و آدمهایی که همه بد میبیننشون و اما درونشون آینه است . بن بست… بن بست نیست… یه راهه به جایی که سرنوشت تو رو میبره… یه…
InShot ۲۰۲۳۰۲۱۹ ۰۱۱۹۰۱۶۸۸

دانلود رمان جوانه عشق pdf از غزل پولادی 5 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     جوانه عاشقانه و از صمیم قلب امیر رو دوست داره اما امیر هیچ علاقه ای به جوانه نداره و خیلی جوانه رو اذیت میکنه تحقیر میکنه و دل میشکنه…دلش میخواد جوانه خودش تقاضای طلاق بده و از زندگیش خارج بشه جوانه با تمام مشکلات…
IMG 20230123 230118 380

دانلود رمان مهره اعتماد 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     هدی همت کارش با همه دخترای این سرزمین فرق داره، اون یه نصاب داربست حرفه ایه که با پسر عموش یه شرکت ساختمانی دارن به نام داربست همت ! هدی تمام سعی‌اش رو داره میکنه تا از سایه نحس گذشته ای که مادر…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۸۱۶۶۸۶

دانلود رمان پرنیان شب pdf از پرستو س 2 (1)

3 دیدگاه
  خلاصه رمان :       پرنیان شب عاشقانه ای راز آلود به قلم پرستو.س…. پرنیان شب داستان دنیای اطراف ماست ، دنیایی از ناشناخته های خیال و … واقعیت .مینو ، دختریه که به طرز عجیبی با یه خالکوبی روی کتفش رو به رو میشه خالکوبی که دنیای…
IMG 20240716 005659 078

دانلود رمان آخرین این ماه به صورت pdf کامل از مهر سار 5 (3)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان :   گاهی زندگی بنا به توقعی که ما ازش داریم پیش نمیره… اما مثلا همین خود تو شاید قرار بود تنها دلیل آرامشم باشی که بعد از همه حرفا،قدم تو راهی گذاشتم که نامعلوم بود.الان ما باهم به این نقطه از زندگی…
porofayl 1402 04 2

دانلود رمان آرامش پنهان به صورت pdf کامل از سمیرا امیریان 3.3 (9)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       دلارا دختری است که خانواده خود را سال ها پیش از دست داده است و به تنهایی زندگی می گذراند. روزی آگهی استخدام نیرو برای یک شرکت مهندسی کامپیوتر را در اینستا مشاهده می کند و برای مصاحبه پا به این شرکت می گذارد…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ساجده
ساجده
1 سال قبل

این رمان دو تا اشکال داشت فکر کنم نویسنده اش کنکور نداده
۱- اونجایی که مادر ترنم گفته بود محل ثبت نامتو رشت زدم اشتباهه چون موقع انتخاب رشته دانشگاه و رشته رو انتخاب میکنن نه قبل از کنکور
۲- اونجایی که ترنم برگه کنکور رو از دست مراقب کشید و شروع به نوشتن کرد هم اشتباهه چون قبل از شروع آزمون یا مراقب دفترچه رو میزاره زمین یا داوطلب دفترچه رو از مراقب میگیره و میزاره زمین و وقتی اعلام کردن همه شروع به پاسخگویی میکنن

دسته‌ها

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x