رمان آوای نیاز تو پارت 133 - رمان دونی

 

 

_درکل که مراقب خودت باش نمیگم صد در صد به فرزان اعتماد کن ولی خلاف چیزی که نشون میده فکر کنم آدم بدی نباشه فقط یه خورده البته یه خورده که نه خیلی کینه ایه تا اون جا که من می‌دونم و دیدم!

 

 

نفسم و آه مانند فرستادم بیرون و آتنا ادامه داد

_از من می‌شنوی خودت و دپ نکن که همه چی بدتر و بدتر میشه مثل امروز صبح همش دنبال تغییرات خوب باش حتما نباید کسی باشه باهاش رقابت کنی تو با خودت رقابت کن سعی کن از دیروزت بهتر و بهتر باشی… یه چیز دیگم‌‌ می‌خواستم بگم اما خیلی دغدغه داری خودت ولش کن

 

_بگو!

 

_مهم نی بابا چیز مهم…

 

_آتنا!

 

_می‌خواستم… می‌خواستم یه سر به داداشم بزنی‌! پول مول واسش میفرستم دست قَیمش میگن آدم خوبیه اما اگه میشه باز یه سر بهش بزن من خیالم راحت شه پولی چیزیم خواستی روم حساب کن آوا!

 

_این چه حرفیه دیوونه میرم قطعا بهش سر میزنم آدرسش و برام بفرست در رابطه با پولم رو در واسی ندارم باهات بالاخره کل زندگی‌ من و میدونی و فقط میتونم بگم مرسی که هستی!

 

_این و من باید بهت بگم رفیق

فقط اگه سر زدی بهش و دیدیش اسمی‌ از من‌ نیار!

 

_چرا آخه؟! تو که داری همه تلاشت و برای زندگ…

 

_نه آوا نه… هیچی‌ بهش نگو!

 

نفس‌ عمیقی کشیدم‌

_باشه من دیگه برم الان خدمه میرسن کارا رو سرم‌ هوار میشه!

 

_باشه حواست باشه الکی باز دل نسوزونیا کار انجام ندادن بگو گزارش میدم فرزان تا به حسابتون رسیدگی کنه رو هم بهشون نده زیادم باهاشون خودمونی نشیا!

 

خنده ای کردم‌ و‌ باشه ای گفتم‌ و تماس و قطع کردم

از جام بلند شدم و سمت در اتاق رفتم و باز کردم ولی همون لحظه با قیافه فرزان روبه رو شدم و جیغی زدم و دستم‌ و گذاشتم رو قبلم که خیره نگاهی به سرتاپام کرد و من توپیدم

_تو هنوز نرفتی؟

 

_باید اجازه بگیرم کی برم کی نرم؟!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بی مرزی pdf از مهسا زهیری

  خلاصه رمان:       بی مرزی درباره دختری به اسم شکوفه هستش که پس از ۵ سال تبعید توسط پدر ثروتمندش حالا به تهران بازگشته و عامل اصلی این‌تبعید را پسرخوانده پدر و خود پدر میدونه او در این‌بازگشت می‌خواهد انتقام دوران تبعیدش و عشق ممنوعه اش را بگیرد و مبارزه اش را از همون ابتدای ورود به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان این من بی تو

    خلاصه رمان :     ترمه و مهراب (پسر کوچک حاج فیضی) پنهانی باهم قرار ازدواج گذاشته اند و در تب و تاب عشق هم میسوزند، ناگهان مهراب بدون هیچ توضیحی ترمه را رها کرده و بی خبر میرود! حالا بعد از دوسال که حاج فیضیِ معروف، ترمه را برای پسر بزرگش خواستگاری و مراسم عقد آنها را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رقص روی آتش pdf از زهرا

  خلاصه رمان :       عشق غریبانه ترین لغت فرهنگ نامه زندگیم بود من خود را نیز گم کرده بودم احساسات که دیگر هیچ میدانی من به تو ادم شدم به تو انسان شدم اما چه حیف… وقتی چیزی را از دست میدهی تازه ارزش واقعی ان را درک میکنی و من چه دیر فهمیدم زندگی تازه روی

جهت دانلود کلیک کنید
رمان عشق صوری پارت 24
دانلود رمان خفقان

    خلاصه رمان:         دوروز به عروسیم مونده و باردارم عروسی که نمیدونه پدر بچه اش کیه دست میزارم روی یه ظالم،ظالمی که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 2.8 / 5. شمارش آرا 5 تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به من نگو ببعی

  خلاصه رمان :           استاد شهرزاد فرهمند، که بعد از سالها تلاش و درس خوندن و جهشی زدن های پی در پی ؛ در سن ۲۵ سالگی موفق به کسب ارشد دامپزشکی شده. با ورود به دانشگاه جدیدی برای تدریس و آشنا شدنش با دانشجوی تخس و شیطونش به اسم رادمان ملکی اتفاقاتی براش میوفته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان با هم در پاریس

  خلاصه رمان:     داستانی رنگی. اما نه آبی و صورتی و… قصه ای سراسر از سیاهی وسفیدی. پسری که اسم و رسمش مخفیه و لقبش رباته. داستانی که از بوی خونی که در گذشته اتفاق افتاده؛ سر چشمه می گیره. پسری که اومده تا عاشق کنه.اومده تا پیروز شه و ببره. دختری که سر گرم دنیای عجیب خودشه.

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x