رمان آوای نیاز تو پارت 182

5
(1)

 

 

_نمیدونم این سوال برای خودمم پیش اومده شاید چون من شبیه مادرمم و جاوید شبیه پدرم ولی در اصل جواب این سوالو نمیدونم!

 

هیچی نگفتم که این سری اون سکوت و شکست

_هنوز به جاوید فکر میکنی یا حس داری بهش؟!

 

از سوال یهوییش جا خوردم و بعد مکثی صادقانه جواب دادم

_اگه بگم نه دروغ گفتم… هنوزم تو وجودم احساس خالی بودن میکنم از نبود حضورش اما این فکر کردنا یا به قول تو این حس داشتنا نسبت به جاوید نه تنها اشتباه بلکه گناه هم هست چون اون الان متاهل و از طرفی به قول خودش هیچ پلی بین من و اون دیگه باقی نمونده که برگردیم و از اول شروع کنیم!

 

سکوت شد که بعد مدتی صدای فرزان اومد

_نگام کن!

 

نگاهش کردم که خیره به چشمام مصمم لب زد

_هر وقت کامل فهمیدی نباید فکر و ذکرت سمت جاوید بره یا هر وقت این تصمیم و گرفتی که دیگه واقعا هیچی بین تو اون نیست اینو بهم نشون بده…

 

بُهت زده نگاهش میکردم که ادامه داد

_من به خاطر این که هنوز دلبسته جاویدی سمتت نمیام و نخواهمم اومد ولی اگه تو سمتم بیای…

 

ناباور خیره بودم بهش و حتی پلکم نمی‌تونستم بزنم که دستش و نوازش بار کنار صورتم و کشید و لب زد

_ دورت می‌گردم!

 

فقط نگاهش میکردم و نمی‌دونستم چه عکس العملی نشون بدم نسبت به حرفاش

فقط خودم و عقب کشیدم

_مَ…مَن بِ..برم دیگه!

 

هیچی نگفت و خیره نگاهم میکرد که از تخت پایین اومدم و با قدمای بلند خودم و از اتاقش بیرون انداختم!

 

 

×××

 

گل کَلم دیگه ای از ظرف ترشی عدالت خانم برداشتم و تو دهنم گذاشتم و همین طور که با ِِلذت مزه ترشش و مزه مزه میکردم ذهنم درگیر حرفای فرزان بود.

با حرف آخری که بهم زد فهموند تا تو نخوای هیچی بین من و تو شکل نمیگیره و این از طرفی خوب بود ولی از طرفیم این یعنی اون بهم حس پیدا کرده بود و منم…؟!

منم حس داشتم؟! پس جاوید چی؟! جاویدی که خودش گفت پلی دیگه برای برگشت نیست و واقعا هم نبود… دیگه هیچ راهی نزاشته بودیم برای شروعی دوباره اما فکرش مگه پاک میشد از ذهنم یا یادش از قلبم؟!

شاید به فرزانم حس داشتم ولی اون حس عشق نبود

شاید حسی که بینمون شکل گرفته بود از سر تنهاییامون و نیازامون بود و بس!

فکرم درگیر بود بین دوراهی خواستن نخواستن مونده بودم و از طرفی فکر و ذکر و یاد و حتی نگاه جاوید از خاطرم نمی‌رفت

تو افکارم غرق بودم که یک باره ظرف ترشی از دستم کشیده شد و ترسیده تو جام پریدم.

نگاهم و به عدالت خانم دادم و گفتم:

_وای عدالت خانم… ترسیدم!

 

چشمی نازک کرد

_والا من ضعف کردم تو این جوری ترشی میخوری… یه شیشه ترشی و یه روزه خالی کردی دختر… زخم معده میگیری.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۷۰۴ ۲۳۱۴۳۵۵۹۹

دانلود رمان حبس ابد pdf از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی 2.7 (3)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان:     یادگار دختر پونزده ساله و عزیزدردونه‌ی بابا ناخواسته پاش به عمارت عطاخان باز شد اما نه به عنوان عروس. به عنوان خون‌بس… اما سرنوشت جوری به دلش راه اومد که شد عزیز اون خونه. یادگار برای همه دوست شد و دوست بود به جز توحید……
IMG ۲۰۲۱۰۹۲۶ ۱۴۵۶۴۵

دانلود رمان بی قرارم کن 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:       #شایان یه وکیل و استاد دانشگاهه و خیلی #جدی و #سختگیر #نبات یه دختر زبل و جسور که #حریف شایان خان برشی از متن: تمام وجودش چشم شد و خیابان شلوغ را از نظر گذراند … چطور می توانست یک جای پارک خالی…
InShot ۲۰۲۳۰۵۲۴ ۲۳۲۳۳۵۳۱۳

دانلود رمان دژبان pdf از گیسو خزان 0 (0)

3 دیدگاه
  خلاصه رمان :   آریا سعادتی مرد سی و شیش ساله ای که مدیر مسئول یکی از سازمان های دولتیه.. بعد از دو سال.. آرایه، عشق سابقش و که حالا با کس دیگه ای ازدواج کرده می بینه. ولی وقتی می فهمه که شوهر آرایه کار غیر قانونی انجام…
f1d63d26bf6405742adec63a839ed542 scaled

دانلود رمان شوماخر به صورت pdf کامل از مسیحه زادخو 5 (1)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان:   داستان از جایی آغاز میشود که دستها سخن میگویند چشم هاعشق میورزند دردها زخم بودند و لبخند ها مرهم . قصه آغاز میشود از سرعت جنون از زیر پا گذاشتن قوائد و قانون بازی …. شوماخر دخترک دیوانه ی قصه که هیچ قانونی…
IMG 20240425 105233 896 scaled

دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 4.2 (5)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این…
Screenshot ۲۰۲۲ ۰۳ ۳۱ ۲۲ ۴۴ ۲۴

دانلود رمان خلسه 0 (0)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:       “خلسه” روایتی از زیبایی عشق اول است. مارال دختر سرکش خان که در ۱۷ سالگی عاشق معراج سرد و مغرور میشود ولی او را گم میکند و سالها بعد روزی دوباره او را می‌بیند و …      
InShot ۲۰۲۳۰۴۱۸ ۱۰۵۰۱۵۱۹۵

دانلود رمان کوازار pdf از پونه سعیدی 0 (0)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان :       کوازار روایتگر داستانی عاشقانه از دنیای فرشتگان و شیاطین است. دختری به نام ساتی که در یک شرکت برنامه نویسی کار می کند، پس از سپرده شدن پروژه ی مرموز و قدیمی نوسانات برق به شرکت شان، دست به ساخت یک شبکه ی…
InShot ۲۰۲۳۰۵۱۵ ۱۷۳۲۳۶۸۷۷

دانلود رمان شاهکار pdf از نیلوفر لاری 0 (0)

4 دیدگاه
    خلاصه رمان :       همه چیز از یک تصادف شروع شد، روزی که لحظات تلخی و به همراه خود آورد ولی می ارزید به آرزویی که سالها دنبالش باشی و بهش نرسی، به یک نمایشگاه تابلوهای نقاشی می ارزید، به یک شاهکار می ارزید، به یک…
InShot ۲۰۲۳۰۲۰۷ ۱۶۲۱۴۷۷۳۵

دانلود رمان در سایه سار بید pdf از پرن توفیقی ثابت 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     ابریشم در کوچه پس کوچه های خاطراتش، هنوز رد پایی از کودکی و روزهای تلخ تنهایی اش باقی مانده است.دختری که تا امروزِ زندگی اش، تلاش کرده همواره روی پای خودش بایستد. در این راه پر فراز و نشیب، خانواده ای که به فرزندی…
IMG 20210725 110243

دانلود رمان دلشوره 1 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:       هم اکنون داستان زندگی پناه را تهیه کرده ایم، دختری که بین بد و بدتر گیر کرده و زندگی اش دستخوش تغییراتی شده، انتخاب مردی که برای جان خودش او را قربانی میکند یا مردی که همه ی عمرش عاشقانه هایش را با…
اشتراک در
اطلاع از
guest

18 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
علوی
علوی
1 سال قبل

امروز پارت نمی‌ذاری؟؟

معین
معین
1 سال قبل

جاوید با ژیلا رابطه داشت قبلا ؟

شوگا
شوگا
1 سال قبل

مگه آوا با جاوید رابطه داشته که حامله باشه ازش؟؟

Prm
Prm
پاسخ به  شوگا
1 سال قبل

اره

علوی
علوی
پاسخ به  شوگا
1 سال قبل

زن و شوهر بودن‌ها!

معین
معین
پاسخ به  علوی
1 سال قبل

طلاق گرفتن بعد؟

Shaghayegh
Shaghayegh
1 سال قبل

لعنتی این دیگه چه کوفتی بود من خوندم چرا همچین میکنین تورو خدا آوا حامله نباشهههه تازه ماجرا داشت بهتر میشددد

.........
.........
1 سال قبل

وای نه بیچاره فرزان من نمیخوام اوا دوباره بره با جاوید🥲🥲🥲🥲🥲جاوید ادم خودخواهیه به درد اوا نمیخوره

نوشین
نوشین
پاسخ به  .........
1 سال قبل

ب نظرم خود فرزان پیشنهاد میده ک بچه رو با هم بزرگ کنن و سمت جاوید نره
و بچه ها شب مهمونی جاوید با ژیلا خوابید؟

Deniz
Deniz
پاسخ به  نوشین
1 سال قبل

آره

علوی
علوی
پاسخ به  نوشین
1 سال قبل

جاوید هم خره و نمی‌فهمه.
چیزی هم به عنوان عِدِه نداریم که بین طلاق یک زن از شوهرش تا ازدواج بعدی باید سه ماه و 10 روز فاصله باشه که بچه بین بابا و شوهر مادرش سرگردان نباشه

zara
zara
پاسخ به  نوشین
1 سال قبل

نه نخوابید باهاش

Sogol
Sogol
پاسخ به  نوشین
1 سال قبل

نه
فقط الکی گف که آوا حسادت کنه

Zar
Zar
1 سال قبل

جدی حاملس؟

ف.....ه
ف.....ه
1 سال قبل

حامله اس🤣
بیچاره فرزان

✞ΛƬΣПΛ✞
پاسخ به  ف.....ه
1 سال قبل

آره دلم براش سوخت

هعییی
هعییی
پاسخ به  ✞ΛƬΣПΛ✞
1 سال قبل

اره گناه داره تازه فرزان ادم بهتریه تا جاوید مگه جاوید جز خودخواهی و خود بزرگبینی چی داره که اوا دوسش داره تازه دروغگو هم هست….

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط هعییی
✞ΛƬΣПΛ✞
پاسخ به  هعییی
1 سال قبل

ببین ما ادما همیشه سمت اونی میریم ک نسبت بهمون بی توجهه:)

دسته‌ها

18
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x