رمان رسپینا پارت 56 - رمان دونی

 

نفس عمیق کشیدم و سعی کردم بعد برداشتن ماسک بتونم حرف بزنم
_برو .. خونه رو … ببین
نتونستم پنجره هاشو…. باز کنم
انگار …. ی چیزی شده بود که … باز نشه …و این اتفاق …انگار تنها برای … واحد من اتفاق افتاده بود …. ببین مشکل از واحد بوده …. یا نه
_میخوای بگی عمدی بوده؟ فقط واحد تو بوده و پنجره باز نشده؟
کسی مد نظرت هس که اینکارو کرده باشه؟
_نه
دروغ میگفتم ، نمیتونستم بگم امیر ، میدونستم همینطوری به خونش تشنس وای به حال اینکه بفهمه ممکنه قصد جون منو کرده باشه
چشماشو ریز کرد نگاهم کرد
_میتونه … میتونه باشه… تو ذهنت یکی هست…. امیر حدسته نه؟ تهدید کرده بود
چشماشو با حرص بست
_زندش نمیذارم ، مامانشو به عزاش میشونم ، قصد کشتنتو داشته؟ قبرشو کنده
و بلند شد و محکم با پا کوبید به صندلی
برگشت سمتم اما چشماش رفت سمت بالا سرم
_سرت چیشده؟ چرا بسته اس؟
دستمو بردم سمت سرم و لمسش کردم
_کنار اتاقک نگهبانی بیهوش شدم فکر کنم آسیب دیده
اومد سمتم خم شد پیشونیمو بوسید
_میرم ساختمونو یه نگاه کنم بیام
_رادان …نری… سراغ …امیر
نتونستم ادامه بدم و به سرفه افتادم
ماسک رو گذاشت روی صورتم
_به خودت فشار نیار یکی یه دونم ، برم زود زود میام ، نگران نباش.

~`~
(رادان )
شک نداشتم کار خوده بی شرفشه ، ساختمونو چک کردم مشکلی نداشت فقط کمی دست کاری شده بود که میخورد به واحدی که رسپینا مستقر بود توش
یاده دعوای اون روز افتادم که از حرفاش آنیش گرفتمو به کتک کاری کشید
_یا میکشمش داغش بمونه به دلت ، که اگه زنده بمونه میرم سراغ نقشه دومم ، ب جایی برسه که زیرم آ*ه و نا*له کنه و ویدیوش برسه دستت ، اونموقع دیدن چهرت برام سود منده .
از در اول وارد شده بود ، زنگ زدم دو نفر فرستادم بیمارستان مواظب رسپینا باشن و چند نفر رو اژیر کردم پیداش کنن برام
کاری میکردم مرگو جلو چشماش ببینه
دست گذاشت رو نقطه ضعفام ، رسپینا و رها .
جوری نقره داغش میکردم که اسم خودشو هم فراموش کنه
تا من هستم کسی نمیتونه به عزیزام آسیبی بزنه .
سوار ماشینم شدم و رفتم سمت خونه قبلی تا آرام رو ببرم پیشش بلکه انرژی مثبت بگیره و فکر و خیال ازش دور شه .
جلوی خونه پارک کردم و بهش پیام دادم تا بیاد پایین ، اگه سین نمیکرد زنگ میزدم ، اما به ثانیه نکشید سین کرد وتایپ کرد
_چیزی شده؟ الان میام …
خبر داشت رسپینا رو بردم شمال تا آروم شه اما الان باید بهش میگفتم بیمارستانه بخاطر خواهر نامرد و عوضیش ، سرمو روی فرمون گذاشتم ، فکر نبود رسپینا داغونم میکرد ، اگه بلایی سرش میومد به قطع روانی میشدم ، سالم نمیموندم .
در ماشین که باز شد سرمو بلند کردم ، حاضر آماده بود
_خوبی؟ چیزی شده؟ رسپینا خوبه؟ این وقت صبح حتما اتفاقی افتاده
نگاهی به کوله اش انداختم
_دانشگاه داری؟
_داشتم ، دیگه مهم نیس
رک و پوست کنده و بدون پیچوندن لقمه و مقدمه چینی حرفمو زدم
_رسپینا بیمارستانه
_چییی؟
پریدم وسط حرفش
_الان خوبه اما گفتن بخاطر گاز گرفتگی بوده ، خواستم ببرمت پیشش شاید نیاز داشته باشه بهت

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بامداد عاشقی pdf از miss_قرجه لو

  رمان بامداد عاشقی ژانر: عاشقانه نام نویسنده:miss_قرجه لو   مقدمه: قهوه‌ها تلخ شد و گره دستهامون باز، اون‌جا که چشمات مثل زمستون برفی یخ زد برام تموم شدی، حالا بیچاره‌وار می‌گردم به دنبال آتیشی که قلب سردمو باز گرم کنه… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دردم pdf از سرو روحی

    خلاصه رمان :         در مورد دختری به نام نیاز می باشد که دانشجوی رشته ی معماری است که سختی های زیادیو برای رسیدن به عشقش می کشه اما این عشق دوام زیادی ندارد محمد کسری همسر نیاز که مردی شکاک است مدام در جستجوی کاری های نیاز است تا اینکه… به این رمان امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
رمان عشق صوری پارت 24
دانلود رمان خفقان

    خلاصه رمان:         دوروز به عروسیم مونده و باردارم عروسی که نمیدونه پدر بچه اش کیه دست میزارم روی یه ظالم،ظالمی که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 2.8 / 5. شمارش آرا 5 تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طرار pdf از فاطمه غفرانی

  خلاصه رمان:         رمان طرار روایت‌گر دختر تخس، حاضر جواب و جیب بریه که رویای بزرگی داره. فریسای داستان ما، به طور اتفاقی با کیاشا آژمان، پسر مغرور و شیطونی که صاحب رستوران‌های زنجیره‌ای آژمان هم هست آشنا میشه و این شروع یک قصه اس… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان روماتیسم به صورت pdf کامل از معصومه نوری

        خلاصه رمان:   آذرِ فروزش، دختری که بزرگ ترین دغدغه زندگیش خیس نشدن زیر بارونه! تو یه شبِ نحس، شاهد به قتل رسیدن دخترعموش که براش شبیه یه خواهر بوده می‌شه. هیچ‌کس حرف های آذر رو باور نمی‌کنه و مجبور می‌شه که به ناحق و با انگ دیوونگی، سه سال تموم رو توی آسایشگاه روانی بگذرونه.

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان افگار pdf از ف میری

  خلاصه رمان :         عاشق بودند؛ هردویشان….! جانایی که آبان را همچون بت می٬پرستید و آبانی که جانا …حکم جانش را داشت… عشقی نفرین شده که در شب عروسی شان جانا را روانه زندان و آبان را روانه بیمارستان کرد… افگار داستان دختری زخم خورده که تازه از زندان آزاد شده به دنبال عشق از دست

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
4 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
هانی
هانی
2 سال قبل

فکر کنم بهش تجاوز میکنه و فیلمش میرسا دست باباش چون تو قسمت های اول به رادان گفت بابام رام نمیده

جیران
جیران
2 سال قبل

به نظرم اگه امیر به رسپینا تجاوز کنه رمان خیلی مسخره و تکراری و بیخود میشه😐

سوگل
سوگل
پاسخ به  جیران
2 سال قبل

نمیکنه ولی به نظرم(
قطعا باعث فلج شدن رادان امیره😒

Tina
Tina
2 سال قبل

عالیه گلم بازم منتظر پارت بعدیم زود بزود بزارمشتاق خوندن ادامه اش…….😍

دسته‌ها
4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x