رمان آرزوی عروسک پارت 72

3
(2)

 

بادیدنم نیم نگاهی بهم انداخت و گفت:
_بلد نیستی خداحافظی کنی؟
_بلد نیستی محترمانه تر درخواست چیزی رو بکنی؟
من پرستار مادرتم نه بیشتر!

بابیخیالی وآرامش چشم هاشو مالید وگفت:
_نمیشه پرستار منم باشی؟
باحرص نگاهش کردم که چشمکی زد وادامه داد:
_حقوقشم خوبه ها!
دهنمو واسش کج کردم و با مسخرگی گفتم:
_گگگگ! مسخره!

یه دفعه شلیک خنده اش بالا گرفت و من باحالتی چندش نگاهش میکردم!
_هارهارهار! عکس خودتو تو آینه دیدی؟
میون خنده گفت:
_با اون شکلکت مثل بچه های ۵ ساله شدی!

خودمم خنده ام گرفته بود اما به سختی خودمو کنترل کردم و به طرف آشپزخونه رفتم!
چندتا میوه برداشتم و رفتم روی کاناپه جلوی تلویزیون نشتم که آرشم اومد روبه روم نشست!
_ناراحت شدی؟
چپ چپ نگاهش کردم و همزمان سیب رو از داخل بشقاب برداشتم و مشغول پوست کندنش شدم!

_مگه پرستار من شدن چه مشکلی داره؟ خیلی هم دلت بخواد!
چاقورو به صورت تهدید تکون دادم و گفتم:
_یه دفعه چاقو نیاد توصورتتا! برو به نسیم بگو پرستارت بشه!
دوباره خندید و گفت:
_باشه بابا از خیر پرستار گذشتم! فیلم ببینیم؟

بازم بااخم نگاهش کردم که ادامه داد:
_یه دونه جدید دانلود کردم خودمم هنوز ندیدم نظرت چیه باهم ببینیم؟
_من فیلم های اکشن و بزن بزن دوست ندارم!
درحالی که با کنترل مشغول عوض کردن فایل فیلم ها بود گفت:
_نه بابا اکشن نیست، فکرکنم عاشقانه درام باشه!

منم دیگه چیزی نگفتم و همه ی میوه هارو پوست کندم و برش زدم گذاشتم روی میز!
دست هام کثیف شده بود و شالم خیلی عقب رفته بود،
سعی کردم با ناخن هام شالمو مرتب کنم که صداشو شنیدم!

_اونو سرتم نندازی چیزی نمیشه، من بیشتراز اینا رو دیدم!
با یادآوری سر خوردنم توی حموم هم حرصم گرفت هم گوشام ازخجالت سرخ شد!
خب مرتیکه بزغاله می میری اگه به روم نیاری و یادآوری نکنی؟

انگار متوجه شد چی گفته، فورا حرفشو اصلاح کرد یا به قول خودمون ماست مالی!
_منظورم اینه که راحت باشی ومعذب نباشی! من هشت سال خارج از ایران زندگی کردم!
و‌اسه شستن دست هام ازجام بلند شدم وهمزمان گفتم؛

_من اینجوری راحتم!
_کجا؟ فیلم گذاشتم؟!
_میرم ‌دست هامو بشورم!
چند دقیقه بعد برگشتم و آرش هم دیگه بدون اذیت کردن شروع کرد به معرفی بازیگرها و خلاصه ای که از نظر سنجی ها خونده بود!

ماجرای فیلم این بود که دختر وپسری توی یه سازمان خیلی مهم کار میکردن و یکی ازکله گنده هاشون عاشق دختره اس و جز خط قرمزهاشه اما دختره

عاشق کس دیگه اس و پنهانی با پسره(عشقش) رابطه داره که یه روز رازشون برملا میشه و باهم فرار میکنن و….

حسابی غرق فیلم شده بودم وهیجانش به همه وجودم غلبه کرده بود..
یه قسمت از فیلم دختره به سختی تونست از چنگ تبهکارها فرار کنه وپسره توی تاریکی منتظرش بود و

موقع دویدن میون درخت ها یه دفعه دستشو گرفت و چسبوندش به درخت وبوسیدش…
بی اختیار دست هامو به هم کوبیدم و با هیجان گفتم:
_آخیششش دلم ضعف رفت!

یه دفعه یادم اومد خبرمرگم پسر غریبه جلوم نشسته و آبروم رفت!
داشت با لبخند نگاهم میکرد!
خودمو زدم به پررویی و با لبخند مسخره ای گفتم:
_ببخشید یه لحظه حواسم نبود کجام!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240508 142226 973 scaled

دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی 3.3 (6)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع…
IMG 20240425 105233 896 scaled

دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.7 (3)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این…
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3.6 (5)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.3 (6)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 4.6 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
اشتراک در
اطلاع از
guest

11 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Zahra
Zahra
1 سال قبل

چرا پارت جدید نمیاد؟

گز پسته ای
گز پسته ای
پاسخ به  Zahra
1 سال قبل

؟؟؟

Bijg2006
Bijg2006
1 سال قبل

پارتای رمانت خیلی کمه وقتی هر روز یه پارت میزاری حداقل یکم پارت ها رو طولانی تر کن ک هنو شروع نکردیم تموم نشه…

𝑬𝒍𝒊𝒊𝒊𝒊♡︎
𝑬𝒍𝒊𝒊𝒊𝒊♡︎
1 سال قبل

قسمت آخرش وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااایی جرررررررررر خیلیییی خوب بود🤣🤣🤣🤣
اینجور که من خوندم از توضیحات فیلم فک کنم کره‌ای بوده😃💜

بهارشونم
بهارشونم
1 سال قبل

رمان دیگعی نمیشناصین ک خوب باشع¿

KAYLA
KAYLA
1 سال قبل

دقت کردین یک روز تو رمان مساویه با هفت روز واسه ما 😐😑🚶🕳

Bijg2006
Bijg2006
پاسخ به  KAYLA
1 سال قبل

دقیقن😐😂

حیران
حیران
1 سال قبل

چرا هنوز شروع نکردی تموم میشه😐

گندم
پاسخ به  حیران
1 سال قبل

اره اصلا چرا بهم نمیرسن 🥲

نازلی
نازلی
1 سال قبل

چرا سارا طنابایی که ارش میده رو نمیبینه 🤨😐

Mohi
1 سال قبل

عر چه سوتی باحالی😂

دسته‌ها

11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x