رمان آوای نیاز تو پارت 169 - رمان دونی

 

 

×××

 

آوا*

 

نگاهی به در اتاقش انداختم

از اون شب که عزم رفتن کرده بودم تا الان دو روز میشد که گذشته بود و فرزان هنوزم بیرون نیومده بود

خودم دلیل این که چرا و به چه دلیل موندم تو این خونه رو نمیدونستم ولی وقتی تو آغوشش کشیدتم حسش و درک کردم حی تنهایی و ترس از تتهایی دوباره و از دست دادن دوباره!…

حسی که خودم هنوزم باهاش درگیرم و میدونم چه حس مضخرفیه

 

چشمام و محکم باز و بسته کردم و سمت اتاقش قدم برداشتم خواستم در بزنم که صدای مردی و که قطعا فرزان نبود از پشت در شنیدم

_نه آقا خیالتون تخت همین طور که گفتین چیزی درباره ی اتفاق اون شب نگفتم فقط همین طور که مثل قبل گفته بودین عمل کنم یا…

 

هنوز ادامه حرفش و نزده بود که صدای فرزان مانع کامل شدن جملش شد

_نه سیاوش فعلا چیزی به جاوید نگو از اتفاقا بدون اطلاع من!

 

 

چشمام گرد شد با شنیدن اسم جاوید که سیاوش ادامه داد

_چشم آقا هر چند اونم‌ زیاد مثل قبل پیگیر نیست دیگه…

 

 

نفسم با جمله بعدیش قطع شد

بغض تو گلوم اومد و هیچ اهمیتی به این که سیاوش به جاوید خبرارو میرسوند ولی جاوید غافل بدر از این‌ که سیاوش آدم خود فرزان ندادم

حالم فقط از این که گفت دیگه پیگیر نیست گرفته شده بود

پس کم کم واقعا داشت ازم دور میشد و براش داشتم غریبه میشدم نه؟!

تو حال و هوای خودم بودم و دیگه چیزی نمیشنیدم که در اتاق یک دفعه ای باز شد و باعث شد به خودم بیام و تو جام بپرم

نگاهم و به نگاه با تعحب سیاوش دادم که ابروش و داده بود بالا

یکم هول کردم اما اون بی توجه به من برگشت و فرزان و صدا زد

_آقا فرزان؟!

 

 

نگاهم و به فرزان دادم

سرشو تو دستاش گرفته بود و هنوز متوجه حضور من نشده بود ولی تو همون حالت بله خشک و خالی گفت که صدای سیاوش باز بلند شد

_مهمون دارید… مثل این که خیلی وقتم هست پشت در منتظرن

 

 

فرزان سرش رو بالا آورد

نگاهش بهم نشست و با مکثی خطاب به سیاوش گفت:

_تو برو

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان یکبار نگاهم کن pdf از baran_amad

  خلاصه رمان : جلد اول     در مورد دختری ۱۵ ساله است به نام ترنج که شیفته دوست برادرش ارشیا میشه اما ارشیا اصلا اونو جز ادم ها حساب نمیکنه … پایان خوش.. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ساقی شب به صورت pdf کامل از نیلا محمدی

      خلاصه رمان :   الارا دختر تنها و بی کسی که توی چهار راه گل میفروشه زنی اون رو می بینه و سوار ماشیتش میکنه ازش میخواد بیاد عمارتش چون برای بازگشت پسرش از آمریکا جشنی گرفته الارا رو برای کمک به خدمتکار هاش می بره بجای کمک به خدمتکارهاش میشه دستیار شخصی پسرش در اون مهمونی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان حبس ابد pdf از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی

  خلاصه رمان:     یادگار دختر پونزده ساله و عزیزدردونه‌ی بابا ناخواسته پاش به عمارت عطاخان باز شد اما نه به عنوان عروس. به عنوان خون‌بس… اما سرنوشت جوری به دلش راه اومد که شد عزیز اون خونه. یادگار برای همه دوست شد و دوست بود به جز توحید… همسر شرعی و قانونیش که حالا بعد از ده سال

جهت دانلود کلیک کنید
رمان شهر بازي
رمان شهر بازي

  دانلود رمان شهر بازي   خلاصه: این دنیا مثله شهربازی میمونه یه عده وارد بازی میشن و یه عده بازی ها رو هدایت میکنن یه عده هم بازی های جدید طراحی میکنن، این میون یه عده بازی می خورن و حالشون بد میشه و یه عده سرخوش از هیجانات کاذبی که بهشون دست داده بلند بلند می خندن و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زروان pdf از م _ مطلق

  خلاصه رمان:     نازگل دختر زحمت کشی ای که باید خرج خواهراشو و مادرشو بده و میره خونه ی مردی به اسم طاها فرداد برای پرستاری بچه هاش که اتفاق هایی براش میافته… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 1

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دلشوره

    خلاصه رمان:       هم اکنون داستان زندگی پناه را تهیه کرده ایم، دختری که بین بد و بدتر گیر کرده و زندگی اش دستخوش تغییراتی شده، انتخاب مردی که برای جان خودش او را قربانی میکند یا مردی که همه ی عمرش عاشقانه هایش را با او رقم زده، ماجرایی سراسر عشق و نفرت و حسرت،

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
18 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Yas
Yas
1 سال قبل

نویسنده جان ما هر چی میگیم پارت زیاد تر بدید توجه نمیکنید اگر برای مخاطب ارزش قائل میشید حداقل جواب بدید . که نمیتونید بیشتر پارت بذارید خب این یعنی چی به شعور ما توهین میکنید

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

سلام خاهر قشنگم خوبی
عیدت مبارک، ایشالا همیشه ب خوبی و خوشی…
از طرف من امیر علی ببوس عزیزم…

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

دومی رو حتما 😂😂
چخبرا، خوش میگذره؟ منک بچه ها هفته اول عید سرکارن، خونه ایم.

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

عه ،چقد خوب… دلم گرف خاهر،بیا منم ببر پیش خودت 😥🙂. امسالم فک نکنم بشه بریم خونه مامان…
والا اینطوری ک من میبینم هفته دومم ول نمیکنه این شیفتای بیمارستان…پشت سرهم گذاشتن.
محی هم رفته؟ 😂

neda
عضو
پاسخ به  neda
1 سال قبل

وا 😂
برا چی بره؟ 😂 بذا بمونه بچه چیکارش داری دوس داره خب 😂
وای فاطی من اصلا دوس ندارم تنهایی برم، انگار ی چیزی کمه..

neda
عضو
پاسخ به  neda
1 سال قبل

گاهی موسیقی تنها راه فرار است….، بی آنکه خانه را ترک کنی!

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

امشب تک و تنهام!
آهنگ بیژن گذاشتم ،بارون میاد اینم سوز میخونه، اصلا ی وضعیه فاطی 😂

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

نیستن!
منو زلزله ایم فقط…
اونم خابه…
شوهرمم نیس،میدونی دیگ کجاس…
عه 😂 پ بیا دوتایی حال کنیم خاهر

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

آهنگ هستی بیژن مرتضوی

neda
عضو
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
1 سال قبل

نوستالژیه… ولی خوبه!

دسته‌ها
18
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x