×
رو تختم نشسته بودم و پوست لبم و میکندم و اصلا دوست نداشتم اون آزمایش لعنتی و بدم! بدجور ترس تو دلم مینداخت و از طرفی فکر این که وقتی اونجا اون آزمایش و بدم به چشم پزشک و بقیه چه آدمی دیده میشدم بدتر با روح و روانم بازی میکرد!
در اتاقم که باز شد فهمیدم یه بحث اساسی با مرد حاضر آماده روبه روم در پیش دارم
نگاهی به سر تاپام کرد و با اخم گفت:
_پاشو آماده شو آوا مسخره بازی در نیار
سری به چپ و راست تکون دادم
_تو مسخره بازی در نیار من نمیام
چشماش و محکم باز و بسته کرد
_آوا حوصله بحث و دعوا ندارم
_چیکار کنم باورت شه این بچه بچه توعه!؟
_جواب سوالت اینه آماده شو بریم آزمایش بدیم معلوم میشه… همین!
سرم و انداختم بالا
_من نمیام… بزار وقتی بچت به دنیا اومد برو باهاش آزمایش DNA بده
دندون سابید بهم
_چرا چرت و پرت میگی!؟
اون بچه وقتی به دنیا بیاد شناسنامه میخواد پدر میخواد مادر میخواد هُویت میخواد
بیمارستان اجازه پدر میخواد اصلا من با چه اطمینانی هویت خودمو بزارم رو اون بچه که معلوم نیست مال منه یا نه
یه حسی میگفت خودشم خوب میدونه این بچه بچه ی خودشه فقط میخواد تورو آزار بده و بس…
نیشخندی زدم و از جام بلند شدم
_پس بگو نگرانیت هویتت که خدایی نکرده فامیلی آریانمهر لکه دار نشه
نترس من ازت هویت بچه خودتم نمیخوام همون اولم گفتم نخوای میرم پشت سرمم نگاه نمیکنم چون یکی هست که با تموم مردونگی حاضر پدر این بچه باشه با این که بچه بچه ی اون نیست!
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 6
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
.اصلاتازگی دیگه مثل قبل جذاب نیست کلاتامیای بخونی تموم میشه اینطوری مزه نمیده
حمایت از رمانهای خاله فاطی😎
#هشتک_حمایت_❤
حمایت حمایت ✊🏼✊🏼✊🏼✊🏼✊🏼✊🏼✊🏼
سلام دوستان
خوشحال میشم توی چنل تلگرام من جوین بشین تازه شروع کردم به پارت گذاری رمانم قراره مرتب پارت گذاری کنم
https://t.me/mahkom_es
لینک چنلم اگه دوست داشتین جوین شین
با عرض معذرت
یعنی هرچی میگذره بیشتر قیمه ها تو ماستا 😂😂
ای خداکی مث سگ گربه بودن ایناتموم میشه
نمیدونم چ فکری میکنی این همه کم پارت میدی
اگ رمانایی که تو سایت نیست رو ببینید ۱۰ پارت شما میشه یه پارت اونا
بخدا ک خیلی کمه یکم ب نظر ما هم احترام بزار
چرا پارت ها رو کم میکنی
واقعا کمه☹️
این بده که آوا داره با غیرت جاوید بازی میکنه. جاوید هم خیلی خیلی بد داره پاکدامنی آوا رو زیر سوال میبره.
و البته غیرت خودش رو. به فرض بچه مال خودش نباشه، یعنی چی؟ وقتی شکلگیری نطفه مال زمانیه که آوا زن جاوید بوده، یعنی انقدر بیبخار، پخمه، هالو و نفهمه که زنش با وجود اون از یکی دیگه حامله شده!!!
این خودش مرض داره به خودش و اطرافیانش توهین کنه.
حیف قاطر که بهش نسبت داده شد!!
راستی
حمایت، حمایت! ✊✊✊✊✊✊✊✊
پارت ها کم شدن😕
کاش این رمانم مثل رمان حوری و بهادر پارتاش رو طولانی میکردن تموم شه خسته کننده شده دو خط میدن