سینی غذا رو بلند کردم و به سمت اتاقمون رفتم از نگاه خسته اش به من متوجه شدم دلش میخواد روی تخت دراز بکشه و از نشستن روی اون ویلچر لعنتی خسته شده سینی رو روی مبل گذاشتم و سعی کردم مثل همیشه با تمام زور و توانم کمکش کنم روی تخت بذارمش ، بعد هربار بلند کردنش کمرم به شدت درد میگرفت و توانی برام نمیموند اما می ارزید به اینکه پرستار استخدام کنم و با نگاه ترحم آمیزش به درد و غم همسرم اضافه کنم
سینی رو بلند کردم و کنارش نشستم ، بدون اون غذا از گلوم پایین نمیرفت و ترجیح میدادم کنار هم باشیم
_فکر کردی چقدر میتونی طاقت بیاری؟ هربار میبینم به سختی بلندم میکنی از اینکه نمیتونم حتی خودمو تکون بدم صدبار میمیرم و زنده میشم ، الان میتونی تحمل کنی یه سال میتونی تحمل کنی بعدش چی؟ میخوای به پای من بمونی که چی ؟ رسپینا عمرتو جوونیتو پای منی که نابود شدم نذار
کلافه برگشتم سمتش با دستام صورتشو قاب گرفتم :
_ رادانم من بدون تو زنده نمیمونم ، ازم نخواه که برم ، بگی بمیر میمیرم اما نمیرم ، من بدون تو نمیتونم تحمل ندارم .
نذاشتم حرفی بزنه و به ظرف غذا اشاره کردم :
_غذاتو بخور .
اصلا نفهمیدم چی خوردم از بس فکرم درگیر رادان و این رفتاراش بود ، نمیدونستم چیکار کنم که حالش بهتر شه .
کمکش کردم دراز بکشه پتورو روش مرتب کشیدم سینی به دست به سمت آشپزخونه رفتم و شروع کردم به شستن ظرف ها ، بعد اتمام کارم برق رو خاموش کردم و به سمت اتاق رایا رفتم ،دخترکم آروم خوابیده بود یواش درو بستم و به سمت اتاق خودم و رادان رفتم اتاقی که قبل این سه ماه هیچ تلخی و خاطرات بدی توش اتفاق نیوفتاده بود اما حالا …،
در رو آروم باز کردم اما چشمای رادان نشون میداد منتظرم بوده با لبخند کمرنگ و محو به سمتش رفتم کش موهام رو باز کردم و کنارش خزیدم سرم رو مثل همیشه روی سینه ی ستبرش گذاشتم دستش طبق عادت همیشه نرم روی موهام کشید و سکوت کرد ، چشمای سرخش مثل تمام این ۳ ماه نشون دهنده ی عذاب و درد و غمش بود ، خودمو بالا کشیدم و سیبک گلوش رو بوسیدم و با آرامش چشمامو بستم و یاده روزای آشناییمون و گذشته افتادم
.
.
(دوستان عزیز اگه این پارت کوتاهه معذرت میخوام چون ادامش فلش بک هست گذاشتم از پارت بعد شروع شه و پارت بعد رو طولانی تر میدم ❤️)
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 2.5 / 5. شمارش آرا 2
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
چرا پارت ۱ رو پیدا نمیکنم؟ لطفاً یکی لینکشو رو بذاره🥺
عزیزم تو گوگل بزن رسپینا پارت 1 فکر کنم بیاره و وارد همین سایت شی و بخونی
خیلی قشنگه ♥️♥️♥️عالی 😘خسته نباشید
موضوعش خیلی قشنگه آدم جذبش میشه کلیشه ای نیست دیگه 😘
قلمت پایدار
پرقدرت ادامه بده هم استانی 😘♥️🌌⚘
خوشحالم دوس داشتی عزیزم
یه مقدار فکر کنم کلیشه داشته باشه اما خیلی خیلی کم ، چون قصد دارم متفاوت باشه 🙂
دستت چیز میز هانی جون
فدات عزیزم
خیلی عالی بود
خوشحالم دوس داشتی
به نظر جالب میاد
امیدوارم دوست داشته باشی 🙂
عالیه ، نویسنده خیلی محترمی هستید
نظر لطفته گلم
خسته نباشید ، رمانت خیلی قشنگه 🥰❤😍
موفق باشی 👍🏻
مرسی عزیزم