38 دیدگاه

رمان نغمه دل پارت 22

4
(4)

 

_سلام سردرد دارم قرص داری؟

_بزار ببینم

بسته قرص رو جلوم گرفت کدئین بود دو تا ازش خوردم بلکه خوب شه سردردم

داشتم صبحانه میخوردیم که گوشیم ژنک خورد مادرم بود

_سلام مامان

_علیک سلام، زهره چرا باید خونه مادرش باشه؟ افرین پسرم خوب دستمزد زحماتمو دادی

خسته از حرفای مامان گفتم:

_مامان بیا خونمون با هم صحبت میکنیم

بعدشم قطع شد

_دستت درد نکنه

خفه گفت:

_نوش جان

قبل رفتن بغلش کردم

_مراقب خودت باش برمیگردم

با بغض سری تکون داد و حرکت کردم سمت خونه منو زهره

_مامان یعنی چی که طلاقش بدم؟ مگه الکیه؟

_همینی که گفتم تو حق نداشتی زن دوم بگیری که حالا بخای طلاقش بدی

_مامان بس کن 8 سال پیش جای من تصمیم گرفتین بس نبود؟ نزاشتین بفهمم عاشقی چیه سر از تخم در نیورده نشوندیم پای سفره عقد ولی حالا دیگه سنی ازم گذشته خودم عقل دارم و میدونم چکاری درسته، من مائده رو دوست دارم از دستشم نمیدم بخاین مخالفت کنین با تمام احترامی که برات قاعلم ولی به حرفتون گوش نمیدم

_پس زهره چی؟ میدونی اون….

پریدم وسط حرفش

_مامان من تا الان پایبندش بودم حتی بعد ورود مائده هم پایبندش بودم ولی اون چکار کرد؟ خیانت کرد مامان اونم نه یه بار دوبار

یک ساله داره بهم خیانت میشه و من شش ماهه فهمیدم، خودتم میدونی ادم پایبندیم بخدا قسم وقتی زهره بهم خیانت کرد اصلا برام مهم نبود منو اون خیلی وقت بود راهمون جدا بود ولی بخاطر ابروم نخاستم طلاق بگیرم و سکوت کردم

ولی مامان من برای اولین بار عاشق شدم من تمام لحظات خوب زندگیمو با مائده تجربه کردم، قسم میخورم نه از روی هوس نه چیز دیگه ای ولی دیگه نمیخام به این زندگی تن بدم به کسی که منو بخاطر پولم میخاد پس خاهش میکنم وساطت نکن چون تصمیمم جدیه

(فلش بک)

_کی قراره پولو واریز کنین اقای رستمی؟

_عه راستیتش الان حساب شرکت خالیه ولی تا دو سه روز اینده پر میشه

میدونستم یه کلکی تو کارشه که اینقدر دست و پا شکسته صحبت میکنه و با استرس ولی چیزی نگفتم و سری تکون دادم

_پس تا اونموقع صبر میکنیم تا پول دستتون بیاد، ختم جلسه

خدافظی کرد و رفت منم حاضر شدم برم خونه که دیدم تو یکی از اتاقا صدا میاد

خاستم درو باز کنم که با صدایی که شنیدم دستم خشک شد

_زهره خیلی سفته اصلا راه نمیاد باهامون…. جیغ و داد نکن چکار کنم من؟

_………

_ چشم سعی میکنم از بابام پول بگیرم بلکه نصفشو بدیم و سهامو بده بهمون

_…….

_هوفف اخه الان وقت دعوا با این پسره بود؟

_….

_غلط کرده باشه عشقم گریه نکن قول میدم تا چند وقت دیکه همه چی حل شد

اون کسی که داشت پشت تلفن باهاش حرف میزد زهره بود چون صبح سر اینکه همش با رفیقاشه بحثمون شده بود

میدونستم کاسه ای زیر نیم کاسه هست

سریع از در فاصله گرفتم و به کاوه گفتم ته این ماجرا رو دراره

تحقیق کرد و فهمیدم شماره ای که رستمی باهاش صحبت میکرد شماره زهره بود

تمام چت هاشونو دراورد برام کاوه

توقع همه چیو از زهره داشتم علا بالا کشیدن اموالم

پوزخند صدا داری به خیالات خامشون که تو چت بهم داده بودن زدم

عصبی بودم و نمیتونستم زهره رو تحمل کنم رفتم پیش مائده تا اروم شم

(زمان حال)

مامان حیرت زده از حرفام گفت:

_اون بچه تر از توعه هیچ به اینا فکر کردی؟ حتی خانوادم نداره

_مامان مرگ خانوادش دست اون نبوده پس نزن تو سرش لطفا منم کنار اون دست کمی از پسرای هیجده ساله ندارم و پا به پاش میرم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 4

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3 (2)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.5 (4)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (2)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4.3 (6)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

38 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بهار
بهار
1 سال قبل

باز پارت میزاریدامشب

بهار
بهار
1 سال قبل

سلام امروز پارت نمیزارید

بهار
بهار
1 سال قبل

از ظهر که میشه همش منتظر پارت هستم

بهار
بهار
1 سال قبل

سلام چرا پارت رو هر روز سر ساعت نمیزارید

✞ΛƬΣПΛ✞
عضو
1 سال قبل

_زهره خیلی سفته اصلا راه نمیاد باهامون…. جیغ و داد نکن چکار کنم من؟
یاخدا من اینو خوندم منحرف شدم تف تف
شماهم؟
وایییییییییییییی جرررررررررررررررررررررررررررررررررررررر

ستایش
ستایش
پاسخ به  ✞ΛƬΣПΛ✞
1 سال قبل

دقیقااااا

✞ΛƬΣПΛ✞
پاسخ به  ستایش
1 سال قبل

پس تنها نبودم خدداروشکر خخخ

✞ΛƬΣПΛ✞
پاسخ به  Eda
1 سال قبل

رمانت منحرفه ب من چع

✞ΛƬΣПΛ✞
پاسخ به  Eda
1 سال قبل

چاقوت تو حلق…

Yas
Yas
پاسخ به  ✞ΛƬΣПΛ✞
1 سال قبل

منممممم😐😐😐😶😶😶تف تفففف به این روزگار

✞ΛƬΣПΛ✞
پاسخ به  Yas
1 سال قبل

تف ب مغزای رد داده

Aramesh..
Aramesh..
پاسخ به  ✞ΛƬΣПΛ✞
1 سال قبل

وای منم 😂😂

✞ΛƬΣПΛ✞
پاسخ به  Aramesh..
1 سال قبل

تو یکی منحرف نمیشدی شک میکردم

Aramesh..
Aramesh..
پاسخ به  ✞ΛƬΣПΛ✞
1 سال قبل

😂😂😂😂💜💜

بانو
بانو
1 سال قبل

اگه میشه زود به زود پارت بزار و پارتا رو طولانی کن لطفااااا 😘❤😂

یونا
یونا
1 سال قبل

واقعا خاک تو سر مائده که باعث از هم پاشیدن یه زندگی شد

Yas
Yas
پاسخ به  یونا
1 سال قبل

درست داستانو نخوندیا اصلا ربطی به مائده نداشتاااا زهره بود که خیانت کرد

Aramesh..
Aramesh..
پاسخ به  یونا
1 سال قبل

عزيزم برو یه بار دیگه این پارتو بخون زهره ۶ ماه داره بهش خیانت میکنه چه ربطی به ماهده داره

✞ΛƬΣПΛ✞
پاسخ به  یونا
1 سال قبل

مائده فقط ی قربانیه عزیزم
و محمدعلی نجاتش داد 🙂

Aramesh..
Aramesh..
1 سال قبل

ادا جون مرسی عزيزم عالیه مثل همیشه 😘
فقط یکم زیاد کن پارتارو 🥺

Aramesh..
Aramesh..
پاسخ به  Eda
1 سال قبل

بوش به لپت 😘💋

kim
kim
پاسخ به  Eda
1 سال قبل

ببخشید کی پارت جدید میزارید؟ 😑

Yas
Yas
1 سال قبل

آجی عالی عالی مثل همیشه موچ به قلب مهربونت

Yas
Yas
1 سال قبل

داستان داره ژالب میشه😈

Yas
Yas
پاسخ به  Eda
1 سال قبل

نگوووو اون چیزایی که برای من تو شاد تعریف کردی میخوای تو داستانت جا بدی

Yas
Yas
پاسخ به  Eda
1 سال قبل

اینجا بگم اشکال نداره؟ هروقت اومدی بگم بعدمیخوای تاییدش نکنی

kim
kim
پاسخ به  Yas
1 سال قبل

اره واقعا منم کجنکاوم

دسته‌ها

38
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x