13 دیدگاه

رمان نغمه دل پارت12

3.6
(9)

(محمد علی)

چشمامو باز کردم. دیگه خبری از سردرد نبود سرمو از روی پای مائده برداشتم

_اتیش پاره؟

سرشو اروم تکون داد

_بلند شو دیگه

اروم چشماشو باز کرد و بدنشو تکون داد که اخش در اومد پاهاش انگار خشک شده بود

عصبی از اینکه بخاطر من اینطوری شده گفتم:

_چرا منو بیدار نکردی؟ ۳ ساعته روی پات خابیدم معلومه که نابود میشه

ترسیده بریده بریده گفت:

_اش… کالی… نداره

پوفی کشیدم و بغلش کردم:

_بخاطر خودت میگن فسقلی

میتونستم ضربان قلبش که روی هزار بود رو بشنوم دستمو روی قلبش گذاشتم و گفتم:

_این قلب برای چی داره اینقدر تند میزنه؟

چشماشو دزدید

_اتیش پاره؟

_ب… بله؟

_نظرت درمورد ایندت چیه؟ یعنی میخای بعذ این یک سال چکار کنی؟

_نمی.. دونم… میرم پیش…. حاج بابام

حرف درستی زده بود ولی حالم رو خراب کرد

اگر اون بره من برای فرار از اون خونه و ادماش به کجا باید بیام؟

_میخای بری از اینجا؟

_ب.. بله دیگه

لحنم نا خوداگاه طلبکارانه شد

_یعنی پیش من راحت نیستی؟

ترسیده بود و راه فراری نداشت

_نه… نهه این چه حرفیه منظورو اینه بعد این یک سال دیگه بهم محرم نیستیم و باید برم

عصبی شدم از این حرفاش درستش که اون لحظه برای من حکم اعدام بود

از حصار دستام بیرونش اوردم و بلند شدم

_من کار دارم باید برم کاری نداری؟

انقدر با لحن تندی گفتم که بیچاره جرات نکرد نگاهم کنه:

_نه…. نه کاری ندارم مراقب خودتون باشین

سری تکون دادم و زود لباسام رو برداشتم و رفتم تو حال

بعد از پوشیدن لباسام داشتم میرفتم سمت در که صدای ریز هق هقشو میشنیدن زود درو باز کردم میدونستم اگر بیشتر بمونم دلم طاقت نمیاره و عنان از کف میدم برای همین بی خداحافظی رفتم

(مائده)

چرا اون حرفا رو زد؟ چرا داره باهام بازی میکنه؟ نامرد

ناراحت بودم از رفتنش به سرکار اونم با دلگیری و ترس داشتم بازم سردرد بگیره

این مدت خیلی وابستش شده بودم و طاقت دوریشو نداشتم

………

یک هفته از رفتنش میگذشت بدون هیچ زنگی

تلفن خونه زنگ خورد ذوق زده فکر کردم علی باشه رفتم تلفنو برداشتم که دیدم ناشناسه

جواب دادم که صدای زن تو گوشم پیچید که داشت شیون میکرد و میگفت مرد

یعنی کی میتونه باشه هووم؟ 😥

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.6 / 5. شمارش آرا 9

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۴ ۲۲۱۲۳۲۹۳۷

دانلود رمان ناگفته ها pdf از بهاره حسنی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :           داستان در مورد دختر جوانی به اسم نازلی کسروی است که بعد از فوت مادربزرگ و بعد از سالها دور به ایران برمیگردد، آشنایی او با جوانی در هواپیما و در مورد زندگی خود، این داستان را شکل می دهد ……
InShot ۲۰۲۳۰۶۰۹ ۱۷۴۵۱۲۱۵۳

دانلود رمان فردا زنده میشوم pdf از نرگس نجمی 0 (0)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:     وارد باغ بزرگ که بشید دختری رو میبینید که با موهای گندمی و چشمهای یشمی روی درخت نشسته ، خورشید دختری از جنس سادگی ، پای حرفهاش بشینید برای شما میگه که پا به زندگی بهمن میذاره . بهمن هم با هزار و یک دلیل…
IMG 20240402 203051 577

دانلود رمان اتانازی به صورت pdf کامل از هانی زند 4.8 (12)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   تو چند سالته دخترجون؟ خیلی کم سن و سال میزنی. نگاهم به تسبیحی ک روی میز پرت میکند خیره مانده است و زبانم را پیدا نمیکنم. کتش را آرام از تنش بیرون میکشد. _ لالی بچه؟ با توام… تند و کوتاه جواب میدهم: _ نه! نه…
رمان در پناه آهیر

رمان در پناه آهیر 0 (0)

2 دیدگاه
خلاصه رمان در پناه آهیر افرا… دختری که سرنوشتش با دزدی که یک شب میاد خونشون گره میخوره… و تقدیر باعث میشه عاشق مردی بشه که پناه و حامی شده براش.. عاشق آهیر جذاب و مرموز !    
IMG 20230128 233633 5352

دانلود رمان کابوک 0 (0)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان :     کابوک داستان پر فراز و نشیبی از افرا یزدانی است که توی مترو کار می‌کنه و تنها دغدغه‌ش بدست آوردن عشق همسر سابقشه… ولی در اوج زرنگی، بازی می‌خوره، عکس‌هایی که اونو رسوا میکنه و خانواده ای که از او می‌گذرن ولی از…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۸۳۷۶۸۲

دانلود رمان ماه صنم از عارفه کشیر 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     داستان دختری به اسم ماه صنم… دختری که درگیر عشق عجیب برادرشِ، ماهان برادر ماه صنم در تلاشِ تا با توران زنی که چندین سال از خودش بزرگ‌تره ازدواج کنه. ماه صنم با این ازدواج به شدت مخالفِ اما بنا به دلایلی تسلیم…
400149600406 1552892

رمان خلافکار دیوانه من 5 (1)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان خلافکار دیوانه من خلاصه : دختری که پرستار یه دیوونه میشه دیوونه ای که خلافکاره و طی اتفاقاتی دختر قصه میفهمه که مامان پسر بهش روانگردان میده و دختر قصه میخواد نجاتش بده ولی…… پـایـان خوش  
IMG ۲۰۲۴۰۳۳۰ ۰۱۳۴۳۶

دانلود رمان هایکا به صورت pdf کامل از الناز بوذرجمهری 3.6 (16)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:   -گفته بودم بهت حاجی! گفته بودم پسرت بیماری لاعلاج داره نکن دختررو عقدش نکن.. خوب شد؟ پسرت رفت سینه قبرستون و دختر مردم شد بیوه! حاجی که تا آن لحظه سکوت کرده با حرف سبحان از جایش بلند شد و رو به روی پسرکش ایستاد.. -خودم…
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۳ ۱۵۱۴۲۱۶۳۷

دانلود رمان باید عاشق شد pdf از صدای بی صدا 2 (2)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :       پگاه دختر خجالتی و با استعدادی که به خواست پدرش با مبین ازدواج میکنه و یکسال بعد از ازدواجش، بهترین دوستش با همسرش به او خیانت می‌کنن و باهم فرار میکنن. بعد از اینکه خاله اش و پدر و مادر مبین ،پگاه رو…
InShot ۲۰۲۳۰۷۰۴ ۲۳۱۴۳۵۵۹۹

دانلود رمان حبس ابد pdf از دل آرا دشت بهشت و مهسا رمضانی 2.7 (3)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان:     یادگار دختر پونزده ساله و عزیزدردونه‌ی بابا ناخواسته پاش به عمارت عطاخان باز شد اما نه به عنوان عروس. به عنوان خون‌بس… اما سرنوشت جوری به دلش راه اومد که شد عزیز اون خونه. یادگار برای همه دوست شد و دوست بود به جز توحید……

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

13 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Yas
Yas
1 سال قبل

مثل همیشه عالی عالی عالیییی😘😘😘

..Hasti@..
..Hasti@..
1 سال قبل

وای نکنه زنش بوده باشه😱😱 فهمیده محمد علی یه زن دیگه داره

𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
پاسخ به  Eda
1 سال قبل

اولی بهتره

F. z
F. z
پاسخ به  Eda
1 سال قبل

اولی خوبه ❤️

nazi
nazi
1 سال قبل

افرین خیلی عالی مینویسی

بانو
بانو
1 سال قبل

میشه پارت جدید بدی ؟؟؟لطفااااا

F. z
F. z
1 سال قبل

میشه یه پارت دیگه بدی کم بود😔

Shadi
Shadi
1 سال قبل

حاج باباش مرد

𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
𝕾𝖚𝖌𝖆𝖗 𝕲𝖊𝖓𝖎𝖚𝖘
1 سال قبل

از پنج خط کمی بیشتر شده ولی بازم کمه

دسته‌ها

13
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x