3 دیدگاه

رمان آتش شیطان 139

3
(2)

♥️♥️♥️🔥🔥🔥♥️♥️♥️🔥🔥🔥

 

 

 

 

 

 

 

قهقه ای زد و جواب داد:

 

– وااای تابش تو عالی دختر!

اصن عشق کردم وقتی اینطوری وحید رو سوسک کردی تو دادگاه!

بعد هم که اون جلوی در ساختمون به خاک نشوندیش.

وااای تابش عشق کردم بهش تنه زدی اومدی، جیگرم حال اومد.

چقدر تو خوبی دختر!

 

 

خنده ای کرده و بیشتر گاز دادم.

با امثال وحید فقط باید همینطوری رفتار میشد تا یاد بگیرن با یه خانوم چطوری رفتار کنن.

 

اون هم مخصوصا وحیدی که میدونستم ندا اگه دوستش نداشت، اما بخاطر پولش مثل پروانه دورش می‌چرخید!

 

– ولی تابش این مدارک رو از کجا گیر اوردی؟!

منم کف‌ کردم دختر!

 

– تو که بهتر از من فیلم بازی کردی!

وقتی وحید خدا و پیغمبر رو قسم می‌خورد که دست روت بلند نکرده پاشدی با گریه گفتی تو مستی زده!

به پروندش الکلی بودن هم اضافه شد!

 

 

اینبار دوتامون باهم خندیدیم.

به سمت یه کافه روندم و به مناسبت برد پروندمون، هردومون رو به فنجونی قهوه و کیک دعوت کردم.

 

داشتم به کیک پرتقالی مورد علاقم برشی میزدم تا با قهوم بخورم که ندا گفت:

 

– تابش یه سوالی بپرسم؟!

 

برش رو توی دهنم گذاشته و حینی که از خوردنش لذت می‌بردم، سری به تایید تکون دادم.

 

– میگم…

چیزی بین تو و دایان محب هست!؟

 

 

 

 

 

 

دهنم از حرکت ایستاد.

این سوال دیگه از کجا اومد؟!

 

انگار سوال رو از توی چشمام خوند که بلافاصله ادامه داد:

 

– اون شبی که شام بیرون بودیم نگاهاتون بهم رو دیدم.

بعد هم که به محض اینکه رفتی دستشویی اونم از سر میزش پاشد پشت سرت راه افتاد.

حس کردم شاید خبرایی باشه.

 

فکر می‌کردم اون شب فقط نگاه من دنبالش بود، اما انگار دایان هم حواسش بهم بوده که ندا اینطوری مشکوک شده.

 

دوباره شروع به جویدن کیکم کرده و کمی‌ دیگه از قهوم نوشیدم تا تو این بین، برای پیدا کردن یه جواب مناسب، کمی وقت بخرم!

 

– حدودا یه چیزایی داره شروع میشه.

 

– قضیه همون گل ها و دلبریاست؟؟

کار همین محب بود؟

 

– آره کار خودش بود، اما فعلا ارتباط خاصی نداریم.

منتظریم تا پروندش حل بشه تا ببینیم چی پیش میاد!

 

لبخندی زد و گفت:

 

– خیلی خوشحال شدم برات عزیزم

لیاقت بهترین هارو داری!

 

منم متقابلا لبخندی زده و دستش که روی میز بود رو گرفتم:

 

– توهم همینطور قشنگم.

مطمئن باش لیاقتت خیلی بیشتر از وحید و امثال اونه!

کاری کن به لیاقتت برسی!

 

 

 

 

 

سری به تایید تکون داد و گفت:

 

– اتفاقا یه فکرایی براش کردم.

میخوام از ترم دیگه دانشگاه ثبت نام کنم.

 

ندا دیپلم داشت و شنیدن این خبر عالی بود!

اینکه بالاخره به این نتیجه رسیده بود خوشبختیش تو دستای خودشه، نه یه پسر پولدار دیگه؛ عالی بود!

 

حدود یه ساعت دیگه هم نشستیم و از هر دری با همدیگه صحبت کردیم.

 

اینکه میدیدم فارغ از اون دیوار دفاعیی که همیشه دورش بود، داریم با هم گپ میزنیم و وقت می‌گذرونیم، واقعا خوشایند بود!

 

ندا رو جلو خونه خاله پیاده کرده و به تمام تعارفاتش مبنی بر رفتن به خونشون رو رد کردم.

 

خیلی کار نیمه تموم داشتم و باید زودتر تمومشون می‌کردم.

 

بعد از گرفتن پنی از خانوم جلالی، کلید رو توی قفل انداخته و وارد خونه شدم.

 

همون اول کار پنی اینقدر خودش رو اینور اونور کرد و به سمت پایین کشید که رهاش کردم.

 

از بغلم پایین پرید و به سمت بالشت و اسباب بازی هاش دوید.

 

تو ظرفش براش غذا ریخته و بردم.

همونجا هم کمی باهاش بازی کردم نا رفع دلتنگی بشه.

 

حدود نیم ساعت مشغول پنی بودم که با زنگ خوردن گوشیم، به سمتش رفتم.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان هکمن

رمان هکمن 1 (1)

8 دیدگاه
دانلود رمان هکمن   خلاصه : سمیر، هکر ماهری که هیچکس نمی تونه به سیستمش نفوذ کنه، از یه دختر باهوش به اسم ماهک، رو دست می خوره و هک می شه و همین هک باعث یه کل‌کل دنباله دار بین این دو نفر شده و کم کم ماهک عاشق…
IMG 20240524 022150 623

دانلود رمان جوزا جلد اول به صورت pdf کامل از میم بهار لویی 3.7 (3)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان:     برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همهی افراد حاضر در جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم، فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه…
پروفایل عاشقانه بدون متن برای استوری 1 323x533 1

دانلود رمان مجنون تمام قصه ها به صورت pdf کامل از دل آن موسوی 5 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   همراهی حریر ارغوان طراح لباسی مطرح و معرف با معین فاطمی رئیس برند خانوادگی و قدرتمند کوک، برای پایین کشیدن رقیب‌ها و در دست گرفتن بازار موجب آشنایی آن‌ها می‌شود. باشروع این همکاری و نزدیک شدن معین و حریر کم‌کم احساسی میان این دو نفر…
aks gol v manzare ziba baraye porofail 33

دانلود رمان نا همتا به صورت pdf کامل از شقایق الف 5 (3)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:         در مورد دختری هست که تنهایی جنگیده تا از پس زندگی بربیاد. جنگیده و مستقل شده و زمانی که حس می‌کرد خوشبخت‌ترین آدم دنیاست با ورود یه شی عجیب مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کنه .. وارد دنیایی می‌شه که مثالش رو فقط تو خواب…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 3.9 (9)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      
رمان خواهر شوهر

رمان خواهر شوهر 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان خواهر شوهر خلاصه : داستان ما راجب دونفره که باتمام قدرتشون سعی دارن دونفر دیگه باهم ازدواج نکنن یه خواهر شوهر بدجنس و یک برادر زن حیله گر و اما دوتاشون درحد مرگ تخس و شیطون این دوتا سعی می کنن خواهر و برادرشون ازدواج نکنن چه…
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۴ ۲۲۱۲۳۲۹۳۷

دانلود رمان ناگفته ها pdf از بهاره حسنی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :           داستان در مورد دختر جوانی به اسم نازلی کسروی است که بعد از فوت مادربزرگ و بعد از سالها دور به ایران برمیگردد، آشنایی او با جوانی در هواپیما و در مورد زندگی خود، این داستان را شکل می دهد ……
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۰۲۹۰۳۹

دانلود رمان قلب سوخته pdf از مریم پیروند 1 (1)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان :     کاوه پسر سرد و مغروری که توی حادثه‌ی آتیش سوزی، دختر عموش رو که چهارده‌سال از خودش کوچیکتره نجات میده، اما پوست بدنش توی اون حادثه می‌سوزه و همه معتقدن قلبش هم توی آتیش سوخته و به عاشقانه‌های صدفی که اونو از بچگی…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Mobi
Mobi
7 ماه قبل

خیلی واضح چشم انتظار پارت بودم یا نه🦭

بیداری در نیمه شب های تاریک🖤🤍
بیداری در نیمه شب های تاریک🖤🤍
پاسخ به  neda
7 ماه قبل

کاش زودتر بزاری من خوابیدم رو سایت شما

دسته‌ها

3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x