رمان دهار پارت ۱

3.5
(4)

رمان دهار

نویسنده: اسماءنادری

-دهار به معنای انتقام گیرنده

ژانر: جنایی، عاشقانه

مقدمه:

فکر می‌کردم دستان سرد و بی‌روحم با آتش فریبنده‌ی انتقام حرارت می‌یابد، ولی همان آتش نه تنها دستانم را، بلکه قلبم را بد سوزاند و نابودم کرد…

حس می‌کردم با گرفتن تقاص زندگیِ پر دردم، قلب تیره و تارم روشن می‌شود؛ اما غافل از اینکه خود را در سیاهچاله‌ای مخوف با پایانی ناپیدا رهانیدم..

عطش انتقام چیزی جز سرابی اغواگر نبود، دوان- دوان به سمتش تاختم اما عاقبت چیزی جز بیابانِ تباهی نیافتم…آری! گاهی انتقام چاره‌ساز نیست، حتی اگر به حق باشد..

#پارتِ‌اول

خنده‌ی هیستیریکی کرد و تفنگش را بالا برد، صدای مضطرب زن در گوش‌هایش طنین انداخت.

– می..دونم ب.. بهت بد کر…دم، ولی… ولی منو ببخش، تو ببخش و بزرگی کن در حق من.

زن، چشم‌های به اشک نشسته‌اش را به پسر عصبانی‌‌اش دوخت، مکثی کرد و با پشیمانی نالید:

– غلط کردم، اشتباه کردم، تو ببخش و من رو نکش، قول میدم اون سال‌هایی که تنهات گذاشتم رو برات جبران کنم پسرم.

پسر، پوزخندی زد و فریاد کشید:

– ساکت شو زنیکه‌ی عوضی، به من نگو پسرم، عارم میاد بهت بگم مادر، تو زندگی منو به بدبختی کشیدی، تو عمرم رو تباه کردی بی‌وجدان، من می‌خوام انتقام سال‌های سختی و تنهاییم رو ازت بگیرم، می‌کشمت، تو زندگیم رو به آتیش کشیدی، تو…

صدای گرفته‌ی زن، حرفش را قطع کرد.

– آخه پسر، تو چه می‌دونی از زندگی ما؟ همش هم تقصیر من نبوده، می‌دونم بهت بد کردم، می‌دونم مسبب بدبختی‌هات من بودم، ولی اون پدر بی‌عرضه‌ات بیشتر مقصره، اون مجبورم کرد، سرم رو پر از حرف‌هاش کرد، منم با حرف‌های اون خام شدم.

تفنگ را به سوی مادرش گرفت و دادی زد.

– خفه شو، تو هم که بدت نمی‌اومد من رو از سرت باز کنی، من از همه چیز خبر دارم، اگر حرفی داری بزن، چون دیگه فرصتی نداری

و باز لبخندی شیطانی از سر داد.

– حرفی نداری؟ تمومش کنم؟

زن با فکی لرزان و لحنی ملتمس نالید:

– نه نه، باور کن من بی‌تقصیرم، همه‌‌ی این قضایا تقصیر پدرت بود، باور کن من نمی‌خواستم که تو…

سخنش با صدای بلند تیری که به دستش اصابت کرده بود در گلو خفه شد، دست سالمش را به دست تیر‌خورده اش گرفت و ناله‌ای از سر داد، قطرات خون یکی پس از دیگری بر سرامیک‌های کف اتاق می‌ریخت، لبش را از شدت درد به دندان گرفت و صدای خشمگین پسرش در گوشش پیچید:

– این رو زدم تا اینقدر التماس نکنی، یک بار دیگه آه و ناله کنی یک تیر حروم قلبت می‌کنم، رک و پوست کنده بگو اون عوضی کجاست؟ کجا گم‌وگور شده؟

با چشمانی ترسیده به پسرش زل زد، چشمانش را از درد برهم فشرد و با صدای تحلیل رفته‌اش گفت:

– آخ، به‌خدا نمی‌دونم کجا رفته، خودم هم از اون معتاد مفنگی خبر ندارم، اون زمان هم پدرت زیر پام نشست، خامم کرد با حرف‌هاش، مجبورم کرد، من کاره‌ای نبودم، آخ، من فقط نمی‌خواستم تو هم مثل ما بدبخت بشی، نمی‌خواستم تو فقر و نداری بزرگ بشی، من…

ابروهایش را درهم کشید.

چنگی به موهای پرپشت و خوش‌حالتش زد.

– نمی‌خواد دست پیش بگیری، تو با اون مردک بی‌مسئولیت مثل هم هستید، فعلا نمی‌کشمت، بزار اون بی‌مروت رو پیدا کنم، تو یک روز می‌کشمتون و جشن انتقام می‌گیرم.

 دوباره خنده‌ای عصبی از سر داد، به محافظ درشت‌اندامی که کنار در ایستاده بود علامت داد تا مادرش را به انباری نم گرفته‌ عمارت پشتی  ببرند. به حیاط رفت، دستش را روی قلبی که اکنون از سنگ شده بود گذاشت و با خود گفت:

– آخ که دلم خنک شد، اون به اصطلاح پدر رو پیدا کنم، تیکه- تیکه‌اش می‌کنم.

تلفن همراهش را از جیبش خارج کرد و به بیژن زنگ زد تا بپرسد که پدر پست فطرتش را پیدا کرده‌ است یا خیر.

پ.ن:شنوای نظراتتون هستم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.5 / 5. شمارش آرا 4

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
aks gol v manzare ziba baraye porofail 43

دانلود رمان بانوی رنگی به صورت pdf کامل از شیوا اسفندی 4 (4)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   شایلی احتشام، جاسوس سازمانی مستقلِ که ماموریت داره خودش و به دوقلوهای شمس نزدیک کنه. اون سال ها به همراه برادرش برای این ماموریت زحمت کشیده ولی درست زمانی که دستور نزدیک شدنش، و شروع فاز دوم مأموریتش صادر میشه، جسد برادرش و کنار رودخونه فشم…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۸۳۷۶۸۲

دانلود رمان ماه صنم از عارفه کشیر 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     داستان دختری به اسم ماه صنم… دختری که درگیر عشق عجیب برادرشِ، ماهان برادر ماه صنم در تلاشِ تا با توران زنی که چندین سال از خودش بزرگ‌تره ازدواج کنه. ماه صنم با این ازدواج به شدت مخالفِ اما بنا به دلایلی تسلیم…
InShot ۲۰۲۳۰۳۱۶ ۰۰۳۳۰۵۷۱۳

دانلود رمان ماهی زلال پرست pdf از آزیتا خیری 3 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     جناب آقای سید یاسین میرمعزی، فرزند رضا ” پس از جلسات متعدد بازپرسی، استماع دفاعیات جنابعالی، بررسی اسناد و ادلهی موجود در پرونده، و پس از صدور کیفرخواست دادستان دادگاه ویژۀ روحانیت و همچنین بعد از تایید صحت شهادت شاهدان و همه پرسی اعضای…
photo 2019 01 08 14 22 00

رمان میان عشق و آینه 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان میان عشق و آینه خلاصه : کامیار پسر خشن که با نقشه دختر عمه اش… برای حفظ آبرو مجبور میشه عقدش کنه… ولی به خاطر این کار ازش متنفر میشه و تصمیم میگیره بعد از ازدواج انقدر اذیت و شکنجه اش کنه تا نیاز مجبور به طلاق…
InShot ۲۰۲۳۰۵۲۳ ۲۳۱۴۰۶۳۸۵

دانلود رمان طلایه pdf از نگاه عدل پرور 5 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :       طلایه دخترساده و پاک از یه خانواده مذهبی هست که یک شب به مهمونی دوستش دعوت میشه وتوراه برگشت در دام یک پسر میفته ومورد تجاوز قرار می گیره دراین بین چند روزبعد برایش خواستگار قراره بیاید و.. پایان خوش
Screenshot ۲۰۲۳۰۲۲۳ ۱۰۵۵۱۰

دانلود رمان الماس pdf از شراره 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     دختری از جنس شیشه، اما به ظاهر چون کوه…دختری با قلبی شکننده و کوچک، اما به ظاهر چون آسمانی پهناور…دختری با گذشته‌ای پر از مهتاب تنهایی، اما با ظاهر سرشار از آفتاب روشنایی…الماس سرگذشت یه دختره، از اون دسته‌ای که اغلب با کمترین توجه…
1682363596840

دانلود رمان افگار pdf از ف میری 0 (0)

41 دیدگاه
  خلاصه رمان :         عاشق بودند؛ هردویشان….! جانایی که آبان را همچون بت می٬پرستید و آبانی که جانا …حکم جانش را داشت… عشقی نفرین شده که در شب عروسی شان جانا را روانه زندان و آبان را روانه بیمارستان کرد… افگار داستان دختری زخم خورده که…
رمان زیر درخت سیب

دانلود رمان زیر درخت سیب به صورت pdf کامل از مهشید حسنی 3.8 (5)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان زیر درخت سیب به صورت pdf کامل از مهشید حسنی :   من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود   فشاری که روی جسم خسته و این روزها روان آشفته اش سنگینی میکند، نفسهای یکی در میانش را دردآلودتر و سرفه های خشک کویری اش…
پروفایل عاشقانه بدون متن برای استوری 1 323x533 1

دانلود رمان مجنون تمام قصه ها به صورت pdf کامل از دل آن موسوی 5 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   همراهی حریر ارغوان طراح لباسی مطرح و معرف با معین فاطمی رئیس برند خانوادگی و قدرتمند کوک، برای پایین کشیدن رقیب‌ها و در دست گرفتن بازار موجب آشنایی آن‌ها می‌شود. باشروع این همکاری و نزدیک شدن معین و حریر کم‌کم احساسی میان این دو نفر…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

5 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
زویی بد اخلاق
زویی بد اخلاق
1 سال قبل

رفیققققق منههههههعه افریننتنن اسمااااا ژونم

آدونیا
آدونیا
1 سال قبل

شروعش بیش از حد زیبا و قوی بود طوری که از همون اول حس کردم نوشته ی یه نویسندهٔ ی حرفه ایه ولی در ادامه ، دیالوگ ها یکم تو ذوق میزد اگه روش بیشتر کار کنی …یعنی به جای طولانی تر نوشتن پر مفهوم تر و شمرده شمرده تر بنویسی ازینی که هست بهتر میشه موفق باشی⁦⁠♡

𝐻𝒶𝒹𝒾𝓈𝑒𝒽
عضو
1 سال قبل

سلام عزیزم..
فعلا توی پارت اول چیزی مشخص نیست، ولی سعی کن که به حرف های کسی اهمیت ندی و پر قدرت ادامه بدی🙂

janan
janan
1 سال قبل

سلام پارت گذاری ها چه روزی هست؟

دختر کوچیکه ی لوسیفر
دختر کوچیکه ی لوسیفر
1 سال قبل

قلمت خیلی قشنگه و این یه نقطه قوت برای رمانته👏
چه روز هایی پارتگذاری میکنی؟

دسته‌ها

5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x