رمان دل زده پارت 21

1
(1)

با این حرف سودابه ، زن عمویش هم آه کشید !
لابد او هم دلتنگ مرد زندگیش بود …
هانا با سینی فلزی و چند لیوان که چای در آنها خود نمایی می کند وارد حال شد ، لبخند روی صورتش جلوه نما شده سینی را وسط جمع گذاشت و کنار مادرش نشست
صدای سودابه را شنید که گفت : مرسی عزیزم !
هانا با همان لبخند لیوان هر کدام را مقابل خودشان نهاده گفت : خواهش می کنم ، دیگه کمتر برین تو نخ گذشته ها !
چه سنگ دل یعنی دلش برای پدرش تنگ نشده بود ؟ پس هانا هم به آرمین رفته بود !
سودابه جرعه ای از چای داغ را نوشیده آن را روی زمین گذاشت و گفت : باشه عزیزم
راستی هانا جان از سیاوش چخبر ؟
سیاوش که بود ؟ نامزد هانا ! هانا شرمگین شده معذب با گونه های سرخ گفت : سلامتی
سودابه دوباره گفت : کی عروسی می‌گیرید
هانا مجددا پاسخ داد : فعلا مشخص نیست خبرتون می کنیم
سودابه به رضایت لبخندی زده نگاه سمیه به دستانش خیره شد ، بغض در چشمانش در حال بازی بود ، دوست داشت برود جایی و این بغض را بشکند
بدون مکث از جا برخاسته راه دستشویی را در پیش گرفت
با ورودش به دستشویی در را بست و به چهره ی خود در آینه نگریست
شیر آب را باز کرده چند مشت آب سرد به صورت خود پاشاند تا بغضش از بین برود اما ناخودآگاه قطره اشکی روی صورتش غلتید و این جرأتی شد برای روان شدن مابقی اشک ها
گریه اش گرفته بود ، به حال تقدیر شومش ، عشق یکطرفه و ناکامش
گناهش چه بود ، چون دختر فقیر بود ؟ مگر انسان های فقیر آدم نبودند ؟ دل نداشتند ؟ حق عاشق شدن چه داشتند ؟ در چشمانش رگه های قرمزی دیده بود و صورتش لاغر تر از همیشه بود ، با دست محکم و وحشیانه اشک هایش را پس زده با خشونت و حرص مشتی آب سرد سرد روی صورتش زد ، به درک ! گور تمام دلخوشی های نداشته اش ، گور عاشقی و حتی آرمین !

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (1)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4.2 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      
IMG ۲۰۲۴۰۴۲۰ ۲۰۲۵۳۵

دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه ) 2.7 (3)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده…
IMG ۲۰۲۳۱۱۲۱ ۱۵۳۱۴۲

دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان 5 (4)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ…
رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی

رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی 4.1 (9)

7 دیدگاه
خلاصه رمان شولای برفی : سرد شد، شبیه به جسم یخ زده‌‌ که وسط چله‌ی زمستان هیچ آتشی گرمش نمی‌کرد. رفتن آن مرد مثل آخرین برگ پاییزی بود که از درخت جدا شد و او را و عریان در میان باد و بوران فصل خزان تنها گذاشت. شولای برفی، روایت‌گر…
اشتراک در
اطلاع از
guest

16 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
...
...
1 سال قبل

مهسا جون خوشحالم که خوب شدی
خیلی ممنونم بابت رمان عالیه که دارین

ثنا
ثنا
1 سال قبل

مرسیی از قلم تون

ثنا
ثنا
پاسخ به  mahsanori
1 سال قبل

😘

پناه
پناه
1 سال قبل

این جهان باتو خوش است ان جهان با تو خوش است این جهان بی من مباش وان جهان بی من مرو 💖💖

مرسی مهسا جون 😍

ثنا
ثنا
پاسخ به  پناه
1 سال قبل

چه زیبااااا ماشالله به قلم تون

پناه
پناه
پاسخ به  ثنا
1 سال قبل

فدات ♥

ثنا
ثنا
پاسخ به  پناه
1 سال قبل

😘

m.t.s_86_91
m.t.s_86_91
1 سال قبل

سلام ببخشید میشه لطفاً بگید چطوری میتونم توی اکانت خودم داستان بزارم میشه لطفاً توضیح بدید

سپیده
سپیده
پاسخ به  m.t.s_86_91
1 سال قبل

سلام
فعلا رمان قبول نمیکنن چه خودت بزاری چه ادمین
ولی حالا اگر قبول کنن هم باید به ادمین بگی ک تو رو ادمین کنه تا بتونی رمانت رو توی سایت قرار بدی

Nahar
Nahar
1 سال قبل

مهسا خانم عزیزم خوبی؟♥️ . عالییی هست رمانت.♥️✨

کیمی
کیمی
1 سال قبل

خب بقیش 🙄😂

دسته‌ها

16
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x